بازگشت

پيدايش روح انتقام


عبارت «و الوتر الموتور» نشان مي دهد كه ماجراي عاشورا يك امر شخصي و تاريخي نبوده است كه تمام شده باشد بلكه امري مربوط به همه جامعه انساني و همه زمانها است و انتقام سيدالشهدا عليه السلام با كشته شدن قاتلين حضرت گرفته نشده است. سخن از خون بدن حضرت نيست بلكه سخن از «خون خدا» است كه در وجود همه انسانها جريان دارد. سخن از حسين عليه السلام به عنوان يك شخص حقيقي نيست بلكه سخن از مظهر خدا و خليفه و نماينده او در روي زمين و يك شخصيت حقوقي است كه به مردم روي زمين تعلق دارد. حسين عليه السلام و همه اهل بيت عليهم السلام همان روح و نفخه خداوند هستند كه در وجود همه انسانها دميده شده است. [1] همان طور كه قبلا نيز گفته شد همه انسان ها در درون خود پرتوي از حسين عليه السلام و نيز ساير اهل بيت عليهم السلام را دارند. به قول مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي (رحمة الله عليه): «فرمود: همه زمين ها كربلا و همه روزها عاشورا است ولي نفرمود همه شما امام حسينيد. گذاشت خودتان درك كنيد... پس بگرد و در خودت امام حسين را پيدا كن». [2] .

به همين علت است كه در زيارت عاشورا از خداوند مي خواهيم كه


انتقام خون خودمان را همراه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه شريف) روزيمان كند و چنين عرض مي كنيم «فاسئل الله الذي اكرم مقامك و اكرمني بك ان يرزقني طلب ثاري مع امام هدي ظاهر ناطق بالحق منكم»

انتقام حسين عليه السلام به كشتن شمر و هم دستان شمر نيست بلكه به ريشه كن كردن ظلم از سراسر جهان و نابود كردن طاغوت ها و يزيديان زمان است. اينكه گفته اند كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا يعني ما هميشه حسين عليه السلام داريم. اگر ما خودسازي كرده باشيم مثل حسين عليه السلام و با روح حسيني عمل كنيم، ملحق به حسين عليه السلام هستيم. اگر سفارش به عزاداري حسين عليه السلام شده است، بدين معنا است كه امكان ظهور «حسين»ها در تمام زمان ها وجود دارد. يعني كساني كه مثل حسين عليه السلام عمل كنند و اين جز با سنخيت و برخورداري از روح حسيني امكان پذير نيست.

انتقام حسين عليه السلام يعني بازگرداندن خون خدا در رگ هاي جامعه، يعني قرار گرفتن خليفه خدا در رأس حاكميت جامعه جهاني. به همين علت هم انتقام بايد همراه امام زمان عليه السلام و به دست او انجام گيرد. وظيفه ما مقدمه سازي ظهور و برداشتن موانع ظهور براي همراهي با حضرت در عمليات انتقام است كه جز با داشتن «روح انتقام» انجام اين وظيفه ممكن نيست.

در فصل سوم، حديث شريف، مهم و تكان دهنده اي را از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل كرديم كه خطاب به اميرالمؤمنين عليه السلام چنين فرمودند:

«اي علي! من و تو پدران اين امت هستيم و از حقوق پدران و مادران به فرزندان اين است كه در اوقات مقتضي بر پدر و مادرشان رحمت آورند تا اداي حقوقشان نموده باشند». طبق اين فرمايش رابطه ما با معصومين عليهم السلام رابطه حقيقي فرزند با پدران خودش است. يعني اين رابطه يك رابطه دو طرفه است و


هر يك از طرفين نسبت به هم وظايفي دارند از جمله اين وظايف مهرورزي و عطوفت نسبت به يكديگر است. در اينكه آنها به وظايف الهي خود از جمله مهرورزي و عطوفت نسبت به ما عمل كرده و مي كنند هيچ شك و ترديدي وجود ندارد.

طبق فرمايش پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله براي ما فرزندان آن حضرات اوقات و شرايطي پيش خواهد آمد كه بايد در آن اوقات و شرايط براي اداي حقوق واجب نسبت به اهل بيت عليهم السلام كه پدران حقيقي و بزرگترين خويشان ما هستند، با رحمت و مهرباني با آنها برخورد كنيم. يعني ببينيم كه در آن اوقات و شرايط آنها چه كمكي و چه كاري از ما انتظار دارند به عبارت ديگر ما به وظيفه الهي مودت، چگونه نسبت به آنها در شرايط گوناگون عمل مي كنيم.

در فصل سوم به اين نتيجه رسيديم كه وظيفه الهي و انساني ما در قبال مصبيت عظيم، عزاداري كردن به خاطر جنايات بزرگي است كه در حق آنها روا داشته شد. دعا و شعار ما در اين مرحله اين است كه بگوييم: «اعظم الله اجورنا و اجوركم بمصابنا بالحسين عليه السلام [3] - خداوند اجر ما و شما را در مصيبتمان براي حسين عليه السلام عظيم كند».

در اين فصل به اين نتيجه رسيديم كه وظيفه اصلي ما در قبال مصيبت اعظم «انتقام» است انتقام از كساني كه جامعه جهاني را از پدر حقيقي خود و امام معصوم و هادي متخصص محروم كرده اند. [4] .


دعا و شعار ما در اين مرحله اين است كه بگوييم:

«جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه المهدي من آل محمد صلي الله عليه و آله [5] - خداوند ما و شما را از انتقام گيرندگان حسين همراه ولي خودش مهدي از آل محمد صلي الله عليه و آله قرار دهد» پس وظيفه اصلي شيعه و شعار اصولي او در برخورد با مصيبت اعظم همراهي با منتقم اصلي در عمليات انتقام است كه بايد تحقق يابد.

حال مي گوييم اگر به اين وظيفه كه بسيار مهم تر از وظيفه اي است كه در قبال مصيبت عظيم داريم، عمل نكنيم، نهايت بي وفايي و قساوت را در حق آنها روا داشته ايم و به وظيفه رحمت نسبت به پدرانمان كه پيامبر صلي الله عليه و آله بر ما واجب كرده و نيز نسبت به وظيفه مودتي كه قرآن كريم بر ما واجب نموده است، [6] ، عمل نكرده ايم.

نمي توان به امام زمان عليه السلام گفت كه: ما در مصيبت عظيم همراه تو براي جد غريبت گريه مي كنيم ولي در مصيبت اعظم از همراهي تو براي انتقام و بازگرداندن «خون خدا» به پيكر جامعه معذور و معاف هستيم، آنچه كه حضرت در اين مرحله از ما مي خواهد شركت در عمليات انتقام است نه صرف گريه و عزاداري.

عزادار در مرتبه چهارم با دست يافتن به معرفتهاي جديدتر و بالاتر داراي «روح انتقام» از كساني مي شود كه معصومين را از مقام و جايگاهي كه خداوند براي آنها در نظر گرفته است، كنار زدند و همچنين انتقام از كساني كه غاصبين «مقام امامت و هدايت» جامعه را در تحميل اين بزرگترين جنايت بر مردم جهان ياري كردند.


عزادار در اين مرحله، گريه كردن و گرياندن را هر چند وظيفه ي مهمي هستند، كافي نمي داند. او در سايه مودتي كه پيدا كرده است به مقام عضويت در حزب امام حسين عليه السلام كه همان «حزب الله» است نايل مي شود.

مؤمن در اين مرتبه فرمان الهي در قرآن كريم را كه همه مؤمنان را به مودت نسبت به اهل بيت رسول الله صلي الله عليه و آله مي خواند، لبيك مي گويد. به عبارت ديگر او را از مقام «محبت» به مقام «مودت» نايل مي گردد. «مودت به معناي محبتي است كه اثرش در مقام عمل ظاهر باشد» [7] او طبق فرمايش رسول الله صلي الله عليه و آله خود را فرزند و محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله مي داند. [8] . لذا خود را عضو خانواده آن حضرت عليه السلام و «ولي دم» او مي بيند كه انتقام خون همه شهداي آل محمد صلي الله عليه و آله بر او واجب گشته است.

عزادار در اين مرتبه به «ايمان حقيقي» دست مي يابد و نوع احساس و نگاه و محبت او به پيامبر و آلش عليهم السلام همان گونه مي شود كه رسول خدا صلي الله عليه و آله خواسته است، آنجا كه فرمودند:

«لا يؤمن عبد حتي اكون احب اليه من نفسه و يكون عترتي احب اليه من عترته و يكون اهلي احب اليه من اهله و تكون ذاتي احب اليه من ذاته [9] - هيچ بنده اي ايمان به خداوند ندارد، تا اينكه من محبوب تر از خودش در نزد او باشم و عترت مرا بيش از عترت خودش و خانواده ام را بيش از خانواده خودش و ذات مرا بيش از ذات خودش دوست داشته باشد».

بنابراين همان طور كه اگر كسي به پدر و مادر طبيعي و بدني عزادار حقيقي و يا ساير اعضاي خانواده او ظلم و جنايتي كند، تنها به گريه و


عزاداري بسنده نمي كند و تا انتقام نگيرد، آرام نمي گيرد، همچنين جان او از ظلم عظيمي كه به محمد و آلش به خصوص ظلمي كه به امام حسين عليه السلام و خاندان و اصحابش شده، پيوسته در آتش غم حضرت مي سوزد و همواره داغدار و گريان و عزادار است تا اينكه انتقام خون آنها را بگيرد. اين روح انتقام علاوه بر اينكه از عمق جان عزادار به خاطر نسبتي كه با محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله دارد، مي جوشد، تكليفي الهي است كه در زيارت عاشورا و در ساير زيارات ما را به آن امر كرده اند. روح انتقام همان مقامي است كه از آن به «طلب ثار» يا «طلب ثار حسين عليه السلام» ياد شده است. [10] .

از آنچه كه درباره انتقام و روح انتقام گفته شد، به خوبي روشن مي شود كه رسيدن به روح انتقام و داشتن چنين روحي يك مقام و يك مرتبه بسيار بالا و ارزشمند است. زيرا اگر كسي داراي چنين روحي شود، به معناي آن است كه فرزند حقيقي اهل بيت عليهم السلام است و ولي دم آنها است كه گرفتن انتقامشان بر او واجب شده است، يقين پيدا كرده است و عضو حقيقي حزب امام حسين عليه السلام و خانواده اهل بيت عليهم السلام شده است به شرط اينكه صرفا به داشتن روح انتقام اكتفا نكند، بلكه به مقتضاي آن عمل كند به عبارت ديگر انتقام خود را عملي كند و وارد مرحله عمليات انتقام يا مرتبه پنجم عزاداري شود.


پاورقي

[1] (و نفخت فيه من روحي - از روح خودم در آن دميدم) سوره حجر، آيه 29 - سوره سجده، آيه 9 - سوره ص، آيه 72.

[2] مصباح الهدي، ص 300.

[3] بلد الامين، ص 269.

[4] ممکن است اين سؤال پيش آيد که اگر مقام امامت و هدايت جامعه جهاني را خدا براي ائمه عليهم‏السلام در نظر گرفته است، پس چرا آنها نتوانستند اين مقام را براي خود حفظ کنند و يا چرا دشمنان آنها توانستند اين مقام را از آنها بگيرند؛ تا در نتيجه وضعيت مسلمانان و جامعه جهاني به اينجا برسد؟ پاسخ اين سؤال به طور مبسوط در بخش دوم کتاب آشتي باامام زمان عليه‏السلام آمده است.

[5] بلد الامين، ص 269.

[6] (قل لا اسئلکم عليه أجرا الا المودة في القربي) سوري شوري، آيه 23.

[7] تفسير الميزان، ج 16، ص 263.

[8] اي علي! من و تو پدران اين امت هستيم. بحارالانوار، ج 36، ص 11.

[9] همان، ج 27، ص 86.

[10] «ان يرزقني طلب ثارک مع امام منصور من اهل بيت محمد صلي الله عليه و آله - اينکه روزيم کند که انتقام تو را همراه امام منصور از اهل بيت محمد صلي الله عليه و آله بگيريم».