بازگشت

معناي وتر و موتور


تعبير ديگري كه در زيارت عاشورا پس از عبارت «ثار الله و ابن ثاره» شده، عبارت «و الوتر الموتور» است كه به معناي مصيبت زده و مظلومي است كه انتقام او گرفته نشده باشد. ممكن است اين سؤال مطرح شود كه مگر مختار ثقفي با كشتن قاتلين امام حسين عليه السلام انتقام خون آن حضرت را نگرفت؟ مگر آنها در جهنم به عقوبت الهي و شديدترين عذاب ها كه فوق تصور ما است، گرفتار نيستند؟


آيا اگر دست ما به آنها مي رسيد مي توانستيم آنها را به عذابي شديدتر از آنچه كه الان گرفتار آن هستند عقوبت كنيم؟ آيا باز هم اين تعبير درباره امام حسين عليه السلام صدق مي كرد؟

جواب سؤال از آنچه تاكنون درباره جايگاه امام معصوم در نظام خلقت و رابطه وجودي او با ساير انسان ها و همچنين معناي «ثار الله» بودن حضرات معصومين عليهم السلام گفته شد به خوبي روشن مي شود.

توضيح مجدد اينكه آنچه در كربلا و نيز در زمان شهادت ساير معصومين عليهم السلام اتفاق افتاده دو چيزاست: 1- مصيبت عظيم يا شهادت مظلومانه ايشان كه با ريخته شدن خون مطهر و شريفشان و يا مسموم شدن آنها به دست دشمنان صورت گرفته است در مقابل چنين مصيبتي كشته شدن ابن ملجم و ابن سعد و شمر و... و گرفتار شدن آنها به عذاب الهي به عنوان قصاص خون كافي است. 2-مصيبت اعظم كه همان محروميت جامعه انساني از رهبري و حاكميت خليفه خدا و امام معصوم و متخصص الهي با كنار زدن آنها از مقامي كه خداوند براي آنها تعيين كرده است. شكي نيست نسبت به اين ظلم و جنايت بزرگ هرگز انتقام آنها گرفته نشده و جنايت و خسارت عظيمي كه بر جامعه انساني در طول تاريخ شده است، هرگز جبران نشده است.

آنچه كه مختار انجام داد، انتقام خون بدن امام حسين عليه السلام به عنوان شخص حقيقي - و نه به عنوان امام و خليفه خدا - بود.

به همين دليل وقتي سر بريده عمر سعد و پسرش را در مقابل مختار قرار دادند، گفت «آن به جاي حسين و اين به جاي علي بن حسين» و بعد گفت: «هرگز مساوي نيستند به خدا قسم اگر سه چهارم قريش را بكشم، به جاي يك بند انگشت از انگشتان او نيز نمي شود». [1] .


اما انتقام مصيبت اعظم گرفته نشده است. چرا كه اثرات و عواقب اين مصيبت هنوز در جامعه انساني وجود دارد و ساليان درازي است كه جامعه جهاني از رهبري و حاكميت سياسي و معنوي يك امام معصوم و متخصص در امر هدايت انسان به سوي هدف خلقتش محروم بوده و هست.


پاورقي

[1] و لا سواء والله لو قتلت به ثلاثة ارباع قريش ما وفوا انملة من انامله. تاريخ طبري، ج 4، ص 532.