بازگشت

معناي ثار الله


توجه به آنچه كه درباره جايگاه معصومين عليهم السلام و رهبران الهي در نظام خلقت انسان و جهان و نيز رابطه وجودي ما با آنها و همچنين معناي مصيبت اعظم بيان شد به ما كمك مي كند تا درك بهتري از عبارت «ثار الله» پيدا كنيم اين عبارت در زيارت عاشورا و ساير زيارات سيدالشهدا عليه السلام درباه آن حضرت و نيز اميرالمؤمنين عليه السلام به كار برده شده است: «السلام عليك يا ثار الله و ابن ثاره - سلام بر تو اي خون خدا و پسر خون خدا» خون خدا در كجا جريان دارد؟ خون، عامل حيات است؛ اما عامل حيات چه چيزي؟ در كجا و كدام رگ جريان دارد؟ اين خون در رگ همه ما است.

همان طور كه انسان براي بقاي حيات طبيعي و حيواني خود به خون بدن نياز دارد براي حيات انساني و الهي خود نيز به عامل حيات نيازمند است.


«خون خدا» يك تشبيه بسيار ظريف، دقيق و لطيف است كه فهم معناي آن منوط به انسان شناسي ديني و قرآني است. بدون فهم معناي حيات انساني و فوق حيواني، معناي «ثار الله» فهميده نمي شود. همان طور كه گفته شد دين خدا عامل حيات حقيقت انسان و بخش فوق حيواني وجود او است اما همين دين خود يك عامل حيات و بقا دارد و آن عبارت است از امام معصوم كه مظهر خدا است هم عامل حيات انساني ما و هم عامل حيات دين و حيات حقيقي اجتماع است.

به همين دليل حضرت سيدالشهدا عليه السلام حذف امام از مقام رهبري سياسي و معنوي جامعه و حاكميت امثال يزيد - نه فقط شخص يزيد - را برابر با نابودي دين معرفي مي نمايد:

«علي الاسلام السلام اذ قد بليت الأمة براع مثل يزيد [1] بايد با اسلام خداحافظي كرد كه امت اسلامي به فرمانروايي چون يزيد گرفتار شده است.»

رابطه امام حسين عليه السلام و ساير معصومين عليهم السلام با جامعه انساني مانند رابطه خون با پيكر انسان است. آنان عامل حيات انساني همه مردم دنيا و عامل بقاي دين خدا و تنها ضامن حيات طيبه الهي در جامعه انساني هستند. بدون محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله نه خدايي شناخته مي شد و نه دين وجود مي داشت. بدون محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله عبادت حقيقي خداوند ممكن نبود. آنان همان خلفاي الهي و مظاهر كامل خداوند و آيينه ي تمام نماي او هستند آنان حجت خدا هستند كه بدون آنها خلقت آسمان و زمين و خلقت انسان ها پوچ و عبث مي باشد. [2] بدون آنان زمين اهل خود را فرومي برد. [3] .


هيچ كسي جز خداوند و خود آنها نمي تواند آنها را به طور كامل معرفي و توصيف كند و يا بشناسد.

امام هادي عليه السلام در زيارت جامعه كبيره كه بزرگترين و كامل ترين متن امام شناسي است، انوار طيبه معصومين عليهم السلام را چنين معرفي مي فرمايند:

«... معدن رحمت و خزانه داران دانش،... درهاي ايمان،... پناه مردم، وارثان پيامبران... حجت هاي خدا براهل دنيا و آخرت... پايگاه هاي شناخت خداوند و ساكن بركت خدا و معادن حكمت خدا و حافظان اسرار الهي و حاملان كتاب خدا،... و اعيان به سوي خدا و راهنمايان به رضايت مندي هاي خدا،... حجت و نور و برهان خدا».

دينداري بدون ارتباط با معصوم عليه السلام خيالي خام بيش نيست. وجود مقدس آقا امام زمان عليه السلام در مرثيه جانسوزش براي جد مظلوم و بزرگوارش، سيدالشهدا عليه السلام خطاب به ايشان چنين عرض مي كند:

«لقد قتلوا بقتلك الاسلام و عطلوا الصلاة و الصيام و نقضوا السنن و الاحكام و هدموا قواعد الايمان و حرفوا آيات القرآن [4] - اي حسين! وقتي تو را كشتند، در حقيقت با قتل تو اسلام را كشتند و نماز و روزه - حقيقي - را تعطيل و نابود كردند، سنت هاي - الهي - و احكام - دين - را از بين بردند و پايه هاي ايمان را نابود كردند و آيات قرآن را تحريف كردند».

اين تعبيرات درباره وجود مقدس امام حسين عليه السلام نيز، مانند تعابير جامعه كبيره از عظمت آن وجود مقدس و اساسا عظمت و جايگاه معصومين عليهم السلام حكايت مي كند كه هر يك به تنهايي معادل اسلام، نماز، روزه، سنت هاي الهي، احكام، پايه هاي ايمان و قرآن هستند. بديهي است كه قطع ارتباط با معصوم عليه السلام، محروميت حقيقي از حقيقت همه اين امور است.


«چه تعبير بلند و لطيفي! قرآن كريم حضرت ابراهيم را امت ناميده است و امام زمان عليه السلام، سيدالهشدا عليه السلام را فراي امت و به عنوان اركان دين دانسته است؛ يعني او را 1 - اسلام 2 - قرآن 3 - نماز 4 - روزه 5 - سنت هاي الهي و احكام دين 6 - پايه هاي ايمان 7 - آيات قرآن دانسته است. مردم هم وقتي اطلاعات پيدا كرده و قيام امام حسين عليه السلام را روشنفكرانه تحليل مي كنند، به استناد بعضي ظواهر مي گويند: امام حسين عليه السلام براي زنده ماندن اسلام، قيام كرد. ولي در زيارت ناحيه، از افقي بالاتر مي گوييم: اي حسين! با كشتن تو، اسلام را كشتند و نماز و روزه را ضايع كردند. اينجا هم مثل بقيه جاها و باطن داريم. در عالم ظاهر، اسلام يك چيز است و امام حسين چيز ديگر و در اين عالم، امام حسين عليه السلام فرمانده دين است. «السلام علي يعسوب الدين» و حامي دين است «السلام علي المحامي بلا معين». و پشتوانه قرآن است «و للقرآن سندا».

در عالم باطن، اين دوگانگي ها و تفاوت ها و افتراق ها رخت برمي بندد و وحدت جايگزين آن مي شود. بر همين اساس، در عالم باطن، امام حسين عليه السلام، خود اسلام و احكام و نماز و روزه و... است. از اين رو در زيارت ناحيه مي خوانيم كه: اي حسين! با كشتن تو اسلام را كشتند و نمي گوييم رهبر دين را كشتند. (دقت كنيد) و مي گوييم و نماز و روزه را ضايع كردند و نمي گوييم نمازخوان را كشتند و... بعضي تصور مي كنند كه جمله حرفوا... حكايت از تحريف آياتي مي كند كه در شأن امام حسين عليه السلام است. ولي براساس توضيحات فوق روشن مي شود كه امام حسين عليه السلام، خودش، آيات قرآن است و منظور از تحريف آيات قرآن، كشتن امام حسين عليه السلام است؛ يعني چون حسين عليه السلام آيات قرآن است، كشتن او، كشتن و تحريف قرآن است». [5] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 326.

[2] لولاک لما خلقت الافلاک همان، ج 16، ص 405.

[3] لو بقيت الارض يوما بلا امام منا لساخت بأهلها و لعذبهم الله بأشد عذابه (الباقر عليه‏السلام) همان، ج 23، ص 37.

اني لامان لأهل الارض کما ان النجوم أمان لاهل السماء (المهدي عليه‏السلام) همان، ج 52، ص 92.

[4] همان، ج 98، ص 241.

[5] سيد هدايت‏الله طالقاني، همره نور، ص 165.