بازگشت

دفع يك توهم (گريه توجيه كننده گناه نيست)


با توضيحي كه داده شد، اين توهم كه گريه بر امام حسين عليه السلام عامل توجيه و تكيه گاهي براي گناهان است، نيز برطرف مي شود. بعضي گمان كرده اند كه صرف گريه بر امام حسين عليه السلام آنها را از عمل خالصانه و تقوا بي نياز مي كند و اگر هر عملي انجام دادند، و هر رذيلت اخلاقي داشته باشند، ديگر اهميتي ندارد و همين كه اهل گريه بر امام حسين عليه السلام باشند، اهل نجات هستند.

در اين باره به دليل اهميت بيش از اندازه اين موضوع به ذكر دو نكته مهم ناگريزيم:

الف - آثار گريه: گريه بر سيدالشهدا عليه السلام داراي آثاري است كه رمز چنين ثواب هايي را بايد در اين آثار جستجو كرد. اين آثار عبارت است از:

1 - گريه بر حضرت از آن جهت كه نشانه نوعي محبت به حضرت و تنفر نسبت به ظلمي كه بر ايشان شده است و همچنين تنفر از دشمنان حضرت است، موجب مي شود كه در وجود عزادار نوعي پيوند قلبي و


سنخيت با وجود مقدس آن حضرت ايجاد شود كه اين پيوند به نوبه خود محبت به ايشان را افزايش مي دهد.

2 - گريه بر حضرت در مرحله بعد و بالاتر، روح ظلم ستيزي و تنفر از دشمنان حضرت و طاغوت ها را افزايش مي دهد و موجب مي شود كه عزادار از اعمال و اخلاق زشت آنها و پيروانشان و انحرافاتي كه به آن دچار هستند، دوري گزيند. او به طور فطري و از درون خود اين حقيقت را درك مي كند كه رفتار و اخلاق منحرفين با آنچه كه مورد رضاي معصومين عليهم السلام است فاصله زيادي دارد و چون مي داند كه آنها براي مبارزه با ظلم و فساد در اخلاق، اعمال و عقايد به شهادت رسيده اند، سعي مي كند خود را از منحرفين دور و به خلق و خوي اهل بيت عليهم السلام نزديك كند.

3 - گريه بر سيدالشهدا موجب سنخيت و شباهت با اهل بيت عليهم السلام مي شود و اينكه عزادار مورد پسند و رضاي خدا و اهل بيت عليهم السلام قرار گيرد، به الگوگيري از زندگي آنها مي پردازد و در سايه اين الگوگيري به خودسازي، و سازندگي هاي زيادي دست مي زند.

بنابراين گريه بر حضرات معصومين عليهم السلام صرف يك عمل احساسي و عاطفي نيست. بلكه يك روند عاطفي و معرفتي است كه مرحله به مرحله، و قدم به قدم، عزادار را از مرتبه اول به مراتب بالاتر راهنمايي مي كند. به عبارت ديگر عزاداري يك سير و سلوك و يك مكتب انسان سازي است.

ب - تبعيت و تقوا، لازمه محبت: گريه بر اهل بيت عليهم السلام زماني سازندگي و اثر خواهد داشت و انسان را نجات خواهد داد كه شخص در درون خويش تصميم و علاقه به خوب بودن و پاك شدن داشته باشد و از طرف ديگر اصرار بر گناهان و مخالفت و با امر خدا نداشته باشد. ولي اگر


در درون خود هيچ علاقه و تصميمي به خوب بودن و پاك شدن و پاك ماندن نداشته باشد، و همچنان بر گناهانش اصرار داشته باشد و مخالفت با امر خدا را همچنان ادامه دهد، نه تنها با اين گريه ها و ساير عبادات نجات پيدا نمي كند، بلكه دچار قساوت قلب بيشتر و دوري از خدا و اهل بيت عليهم السلام خواهد شد.

چنانكه رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره نماز كه به تعبير قرآن كريم انسان را از فحشا و منكرات بازمي دارد، [1] چنين فرمودند:

«من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنكر لم يزدد من الله الا بعدا» [2] - هر كس كه نمازش او را از كار زشت و ناپسند بازندارد، جز بر دوري او از خدا افزوده نشود».

قرآن كريم پذيرش توبه از سوي خداوند را تنها شامل كساني مي داند كه به دليل جهالت - نه از روي آگاهي و با اصرار - مرتكب گناهي شده اند و پس از آگاهي، خيلي زود منصرف شده و توبه كنند:

(و ليست التوبة للذين يعملون السيئات حتي اذا حضر احدهم الموت قال اني تبت الآن و للذين يموتون و هم كفار اولئك اعتدنا لم عذابا اليما [3] - كسي كه به اعمال زشت تمام عمرش اشتغال ورزد تا آن گاه كه به يقين مشاهده مرگ كند در آن ساعت پشيمان شود و گويد: اكنون توبه كردم، توبه چنين كس پذيرفته نخواهد شد چنانكه هر كس به حال كفر بميرد توبه اش قبول نشود، بر اين گروه عذابي بس دردناك مهيا ساختيم).

قرآن كريم همچنين مغفرت الهي را شامل كساني مي داند كه هرگاه مرتكب كاري زشت شوند يا به خود ستمي كنند، ضمن ياد خدا و طلب آمرزش، اصرار بر انجام گناه نداشته باشند.


(والذين اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من يغفر الذنوب الا الله و لم يصروا علي ما فعلوا و هم يعلمون [4] - نيكان آنها هستند كه هرگاه كار ناشايسته اي از ايشان سر زند يا ظلمي به نفس خويش كنند، خدا را به ياد آرند و از گناه خود به درگاه خدا توبه و استغفار كنند. كه جز خدا هيچكس نمي تواند گناه خلق را بيامرزد و آنها هستند كه اصرار در كار زشت نكنند در حالي كه به زشتي معصيت آگاهند)

امام باقر عليه السلام درباره اين فرمايش قرآن كريم و معني اصرار بر گناه مي فرمايند:

«الاصرار ان يذنب العبد و لا يستغفر و لا يحدث نفسه بالتوبة [5] - اصرار بر گناه اين است كه بنده گناه كند و آمرزش نطلبد و در فكر به هم نباشد».

امام صادق عليه السلام نيز در اين باره مي فرمايند:

«الاصرار امن و لا يأمن مكر الله الا القوم الخاسرون [6] - اصرار بر گناه - به معناي ايمن - دانستن خود از عذاب خدا است و كسي جز زيانكاران، خود را از مكر خداوند ايمن ندارد.»

امام علي عليه السلام چنين مي فرمايند:

«اعظم الذنوب عندالله ذنب اصر عليه عامله [7] - بزرگترين گناه نزد خدا، گناهي است كه مرتكبش بر آن اصرار كند».

بنابراين گريه بر اهل بيت عليهم السلام هرگز موجب توجيه گناهان و اصرار بر آنها نيست. چگونه چنين باشد در حالي كه سيدالشهدا عليه السلام براي مبارزه با گناهان و منكرات قيام نمودند.

گريه بر سيدالشهداء عليه السلام با آن همه ثواب و نيز هر عمل صالح و عبادت


ديگري، اگر موجب غرور انسان و تكيه گاهي براي گناهان شود، فايده و اثر خود را از دست خواهد داد. زيرا گريه و عبادت و عمل صالح براي پاك شدن و تقرب به خدا است نه وسيله اي براي توجيه معصيت و مخالفت با اوامر او.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

«يابن مسعود، لا تغترن بالله، و لا تغترن بصلاحك و علمك و عملك و برك و عبادتك [8] - اي پسر مسعود، به خدا مغرور مشو و به پاكي و علم و عمل و نيكي و عبادت خود، فريفته نشو.

اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند:

«ان من الغرة بالله ان يصر العبد علي المعصية و يتمني علي الله المغفرة [9] - پافشاري كردن بنده در معصيت و آرزوي آمرزش داشتن از خدا، مغرور شدن به خدا است».

كسي كه به صرف شركت در عزاداري به شفاعت امام حسين عليه السلام مغرور مي شود و با طمع و تكيه بر محبت و شفاعت آن حضرت نسبت به واجبات الهي و شرعي سستي و بي توجهي مي كند و با تكيه بر همين محبت و شفاعت خيالي، به راحتي مرتكب محرمات شرعي مي شود، نه امام حسين عليه السلام را شناخته است و نه حقيقت محبت و شفاعت را. زيرا شفاعت در آخرت بي ارتباط و گسسته از شفاعت در دنيا نيست. كسي كه در دنيا محبت او شفيع او نشود و او را از جهنم گناه و آلودگي نجات ندهد، در حقيقت محبت واقعي نداشته است. محبتي كه قدرت دور نگه داشتن انسان را از گناهان در دنيا ندارد، در آخرت نيز قدرت نجات انسان را از جهنم ندارد. محبتي كه انسان را در مقابل معشوق قرار دهد و او را وادار به


معصيت و مخالفت با معشوق كند، خيالي باطل و دروغي بيش نيست.

امام حسين عليه السلام همه ي ارزش و عظمت و خود را از عبوديت و اجراي فرامين الهي دارد و هدف از قيام خود را امر به معروف و نهي از منكر و مبارزه با باطل معرفي مي كند.

اين نوع برداشت هاي غلط و افراطي از عزاداري و ثواب آن و نيز ثواب يك سلسله اعمال و اذكار، ناشي از مطالعات سطحي و نيز آموزش هاي غلط مبلغين كم سواد و سطحي نگر است كه دچار عوام زدگي بوده و براي بازار گرمي چنين مطالبي را به اذهان مخاطبين خود القا مي كنند. چنين مبلغيني مورد مذمت اهل بيت عليهم السلام بوده اند و اهل بيت عليهم السلام هميشه آنها را از چند چيز منع كرده اند از جمله: زياده روي در گفتن ثواب اعمال، كيفيت غلط شفاعت اهل بيت عليهم السلام و مغرور كردن مردم به اهل بيت عليهم السلام و نيز شجاعت دادن به آنها در گناهان با تكيه بر شفاعت و محبت اهل بيت عليهم السلام. امام سجاد عليه السلام دراين باره مي فرمايند:

«حدثوا الناس بما يعرفون و لا تحملوهم ما لا يطيقون فتغرونهم بنا [10] - با مردم براساس - فهم - و شناختشان سخن بگوييد و بر آنها آنچه را تحمل - فهم - آن را ندارند، تحميل نكنيد تا بدين وسيله آنها را به ما مغرور كنيد».

امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

«والله، ما معنا من الله براءة، و لا بيننا و بين الله قرابة، و لا لنا علي الله حجة، و لا نتقرب الي الله الا بالطعاعة، فمن كان منكم مطيعا لله تنفعه ولايتنا، و من كان منكم عاصيا لله لم تنفعه ولايتنا. ويحكم لا تغتروا! ويحكم لا تغتروا! [11] - به خدا قسم ما از جانب خدا برائتي نداريم و ميان ما و خداوند خويشاوندي نيست. ما را بر خداوند حجتي نيست و جز با طاعت به خدا نزديك نمي شويم. پس هر كس از


شما مطيع خداوند باشد، ولايت ما به سودش خواهد بود و هر كس از شما نافرماني كند: ولايت ما سودي برايش ندارد. واي بر شما، فريب نخوريد! واي بر شما، فريب نخوريد!»

وجود مقدس امام زمان عليه السلام اين گونه شيعيان را از گناه پرهيز مي دهند:

«فيما ورد عنه الي الشيخ المفيد: فليعمل كل امرء منكم بما يقرب به من محبتنا و لينجنب ما يدنيه من كراهتنا و سخطنا، فان امرنا بغتة فجأة حين لا تنفعه توبة و لا ينجيه من عقابنا ندم علي حوبة [12] - هر يك از شما بايد كاري كند كه وي را به محبت و دوستي ما نزديك مي نمايد؛ و از آنچه كه خوش آيند ما نبوده و باعث كراهت و خشم ما است، دوري گزيند، زيرا امر ما ناگهان فرامي رسد، در هنگامي كه توبه و بازگشت براي او سودي ندارد و پشيماني او از گناه، از كيفر ما نجاتش نمي بخشد.»

وجود مقدس سيدالشهداء عليه السلام محبت بدون تبعيت را قبول ندارد و در يكي از نوراني ترين فرمايشاتشان چنين مي فرمايند: «هر كس ما را دوست بدارد از ما اهل بيت به شمار مي آيد» آنها كه شنيدند با تعجب پرسيدند: از شما به شمار مي آيد؟! فرمودند: «آري از ما اهل بيت به شمار مي آيد» و سه بار اين جمله را تكرار كردند. سپس فرمودند: «مگر اين سخن ابراهيم خليل - در قرآن - را نشنيده ايد كه فرمودند: «هر كس مرا تبعيت كند پس او از من است [13] « [14] بنابراين محبت از نظر سيدالشهدا عليه السلام همان تبعيت است.

محب حقيقي در دنيا تابع و پيرو اهل بيت عليهم السلام و درآخرت نيز پشت سر اهل بيت عليهم السلام وارد بهشت مي شود همان طور كه امام متقين چنين مي فرمايند:


«اخبرني رسول الله صلي الله عليه و آله: ان اول من يدخل الجنة انا و فاطمة و الحسن و الحسين. قلت يا رسول الله فمحبونا؟ قال: من وارئكم [15] - علي عليه السلام فرمودند: رسول خدا صلي الله عليه و آله به من خبر داد كه: اولين كساني كه داخل بهشت مي شود من و فاطمة و حسن و حسين هستيم. گفتم يا رسول الله پس دوستداران ما چه مي شود؟ فرمودند: بعد ازشما - وارد بهشت مي شوند».

و نيز فرمودند:

«أنا مع رسول الله صلي الله عليه و آله و معي عترتي و سبطي علي الحوض، فمن أرادنا فليأخذ بقولنا، و ليعمل عملنا - من همراه رسول الله هستم و خاندان و نوادگانم همراه من در كنار حوض كوثر هستيم پس هر كس ما را مي خواهد بايد گفته ي ما را بپذيرد و به كردار ما رفتار كند.»

بنابراين ثواب هايي از قبيل آمرزش همه گناهان صغيره و كبيره و نيز خاموش شدن جهنم با قطره اي از اشك و...، شامل كسي كه اهل گناه است و بر انجام آن اصرار دارد و قصد پاك شدن و توبه هم ندارد، نمي شود. به همين دليل است كه در پاره اي از روايات، اين آثار و ثواب ها را براي شخص مؤمن ذكر كرده اند. چنانكه روايت آن از قول امام سجاد عليه السلام گذشت كه فرمودند:

«ايما مؤمن دمعت عيناه لقتل الحسين بن علي دمعته حتي تسيل علي خده بوأه الله بها في الجنة غرفا [16] - هر مؤمني كه چشمانش براي كشته شدن حسين بن علي عليهماالسلام اشكبار و اشك بر صورتش جاري گردد، خداوند او را در غرفه هاي بهشتي جاي مي دهد».

ج - ممكن است گاهي اوقات ذكر آثار و ثواب به اعتبار حال شخص در آينده باشد. يعني همان طور كه مرحوم علامه طباطبايي فرمودند:


«در واقع اين قطره اشك، نظير توبه است كه باعث آمرزش گناه و محو آثار و از بين بردن عذاب مي شود.»

به عبارت ديگر ماهيت اين گريه، مثل توبه راستين است كه منجر به ترك گناه و جبران گذشته و از بين بردن آثار گناهان از نفس انسان خواهد شد.

توضيح بيشتر اينكه گاهي اوقات بعضي از اعمال خير داراي آثاري هستند كه اگر يك نفر اهل گناه آنها را انجام دهد، نور هدايتي در دلش روشن مي شود و موجب مي شود تا شخص رفته رفته، رشد نمايد و بجايي برسد كه توبه حقيقي كند و دست از همه گناهان بردارد و گذشته خود را جبران نمايد.

يكي از اين اعمال صالح، نماز است كه شخص گناهكار اگر به نماز خواندن ادامه دهد، چه بسا همين نماز خواندن، رفته رفته موجب تأثر قلبي او شود، و زمينه را براي توجه و بيداري و نيز آشتي او با خدا، فراهم سازد. هر يك از ما در عمر خود تعدادي از اين افراد را ديده ايم.

پيامبر صلي الله عليه و آله درباره مردي كه با آن حضرت نماز مي خواند و در عين حال مرتكب كارهاي زشت مي شد، فرمودند:

«ان صلاته تنهاه يوما ما [17] - نمازش، روزي او را - از كار زشت - باز خواهد داشت». پس ديري نگذشت كه آن مرد توبه كرد.

و نيز درباره مردي كه روز نماز مي خواند و شب دزدي مي كرد، فرمودند:

«ان صلاته لتردعه [18] - نمازش او را از اين كار باز خواهد داشت.»

گريه بر امام حسين عليه السلام از جمله اين كارهاي صالح است كه اگر گناهكاري با وجود آلودگي، اهل گريه بر آن حضرت بود، بالاخره همين


گريه ها او را نجات خواهد داد. تاريخ عزاداري امام حسين عليه السلام مملو از چنين افرادي است. نمونه بارز و بسيار برجسته آن رسول ترك است كه مطالعه سرنوشت او را به همه خوانندگان توصيه مي كنيم. [19] .

بسيار ديده يا شنيده ايم كه افرادي از محبين معصومين كه اهل گناه بود و به فحشاء و منكرات مشهور بوده اند، و در عين حال به شركت در مجالس امام حسين عليه السلام اهتمام داشته اند و چه بسا زحماتي را در اقامه مجالس عزاي حسيني تحمل كرده اند، پس از مدتي منقلب شده اند و توبه حقيقي نموده اند.

و نيز بسيار شنيده و ديده ايم كه حتي غير مسلمانان در داخل و خارج از كشور، به دليل گريه و يا توسل و يا نوعي خدمت به مكتب باعظمت و باشكوه سيدالشهداء عليه السلام، هدايت شده اند و به مكتب نوراني اهل بيت عليهم السلام مشرف گرديده اند. البته توفيق گريه يا عرض ارادت به ساحت مقدس معصومين عليهم السلام خصوصا سيدالشهدا عليه السلام كه به نوبه خود توفيق توبه و هدايت را به دنبال خواهد داشت، شامل هر غير مسلماني نمي شود. اين توفيق شامل حال كساني است كه در همان عالم غير مسلماني خود، نوعي پاكي قلبي و سنخيت با راه و هدف سيدالشهدا عليه السلام را دارند. به همين دليل چنين توفيقي نصيب اكثر غير مسلمين نخواهد شد. [20] كما اينكه نصيب بعضي از مسلمانان نيز نخواهد شد. اين عظمت سيدالشهدا عليه السلام را مي رساند كه كمترين خدمت در اين دستگاه، بالاترين و بزرگترين پاداش ها را دارد. آري اگر خداوند


تبارك و تعالي براي گريه كنندگان بر كسي كه خون پاكش ضامن بقاي دين اوست، بزرگترين پاداش ها را عطا مي كند، چيز عجيبي نيست. مرحوم عمان ساماني رمز اين عظمت را چه زيبا سروده است:



جبرئيل آمد كه اي سلطان عشق

يكه تاز عرصه ي ميدان عشق



دارم از حق بر تو اي فرخ امام

هم سلام و هم تحيت هم پيام



گويد اي جان حضرت جان آفرين

مر ترا برجسم و بر جان، آفرين



محكمي ها از تو ميثاق مراست

روسپيدي از تو عشاق مراست



اين دويي باشد ز تسويلات ظن

من توام، اي من تو، در وحدت تو من



چون خودي را در رهم كردي رها

تو مرا خون، من ترايم خونبها



هر چه بودت داده اي اندر رهم

در رهت من هر چه دارم مي دهم [21] .




پاورقي

[1] سوره عنکبوت، آيه 45.

[2] مستدرک الوسايل، ج 4، ص 114 - بحارالانوار، ج 79، ص 198.

[3] سوره نساء، آيه 18.

[4] سوره آل عمران، آيه 135.

[5] مستدرک الوسايل، ج 11، ص 367.

[6] بحارالانوار، ج 75، ص 209.

[7] مستدرک الوسايل، ج 11، ص 368.

[8] مکارم الاخلاق، ج 2، ص 451.

[9] وسائل الشيعة، ج 7، ص 137.

[10] بحارالانوار، ج 2، ص 78.

[11] وسايل الشعية: ج 11، ص 185، ح 4.

[12] احتجاج، ج 2، ص 599.

[13] من اتبعني فانه مني. سوره ابراهيم، آيه 36.

[14] نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 85، ح 19.

[15] بحارالانوار، ج 65، ص 127، ح 56.

[16] بحارالانوار، ج 44، ص 285.

[17] بحارالانوار، ج 79، ص 198.

[18] همان، ج 79، ص 198.

[19] براي مطالعه شرح حال او به کتاب رسول ترک نوشته محمدحسن سيف‏الهي از انتشارات مسجد جمکران مراجعه شود.

[20] آنهايي هم که هدايت نشده‏اند حداکثر به پاداش‏هاي دنيايي از قبيل شفاي بيماري خود و خويشان، حل مشکلات مالي و غيره رسيده‏اند و اما از آن هدايت حقيقي محروم مانده‏اند.

[21] گنجينة الاسرار، صص - 167 - 168.