بازگشت

رابطه يا نسبت هاي موجود بين مصيبت عظيم و اعظم


بين مصيبت عظيم و اعظم روابط و تعامل وجود دارد كه شناخت آن، كمك بسيار خوبي به ما در موضع گيري و انجام وظايف مان در قبال هر يك از اين دو مصيبت مي كند.

1 - هر دو مصيبت بزرگ و تلخ هستند، ولي مصيبت ناكامي رهبران الهي در حاكم كردن دين خدا در روي زمين و مصيبت محروميت مردم جهان از حاكميت رهبران معصوم و متخصص الهي بزرگتر است. زيرا تن دادن رهبران الهي و پيروان آنها به مصيبت عظيم و تحمل انواع و اشكال گوناگون مصيبت عظيم براي «جلوگيري» از وقوع مصيبت اعظم بوده است.

در حالي كه تحميل مصيبت عظيم بر رهبران الهي و ساير فطرت گراها، از سوي طاغوت ها و ظالمين به خاطر «ايجاد» مصيبت اعظم بوده است.

فطرت گراها، مصيبت عظيم را به جان خريده اند تا «مانع» مصيبت اعظم شوند و با آن مبارزه كنند. ولي طبيعت گراها مصيبت عظيم را ايجاد و تحميل كرده اند تا راه براي مصيبت اعظم باز شود. مصيبت اعظم يعني دوري مردم از دين خدا و آلوده شدن به كفر و شرك و نفاق «گسترش» يابد. به عبارت ديگر مصيبت اعظم نتيجه و مولود مصيبت عظيم است. پس مصيبت اعظم منفور خدا و فطرت گراها و محبوب شيطان و طبيعت گراهاست.

2 - مصيبت عظيم داراي دو جهت و دو چهره تلخ و شيرين است. ولي مصيبت اعظم فقط يك چهره و آن هم چهره منفي دارد.