بازگشت

بزرگترين ظلم، بزرگترين خيانت


از آنچه تاكنون درباره ي رابطه ي انسان با خداوند و نيز حركت تكاملي آدمي به سوي خداوند براي اينكه مظهر و خليفه خداوند شود و با رسيدن به كمال بي نهايت و مطلق، خود نيز به سعادت بي نهايت و مطلق برسد، همچنين با توجه به نقش معصومين عليهم السلام در اين زمينه و جايگاه و نسبت آنها با خداوند و ما گفته شد، به چند نتيجه مي رسيم:

1. بزرگترين نياز انسان و اساسي ترين عامل خوشبختي او پيوند با اصل و ريشه ي حقيقي و خود، يعني خداوند بزرگ و مهربان است كه هم خلقت انسان و جهان به دست او است و هم هدايت انسان و جهان در انحصار او است. درحقيقت و در درجه ي اول هيچ كسي جز او اين توانايي و حق را ندارد. بنابراين قطع پيوند با خداوند عين ساقط شدن و هلاك و انحراف انسان است. لذا، بزرگترين ظلمي كه ممكن است، يك انسان در حق خود يا ديگري انجام دهد، قطع كردن يا ضعيف كردن رابطه اش با خالق و هادي و نيز مقصود حقيقي است. به همين دليل در كلام خداوند و فرهنگ قرآن و اهل بيت عليهم السلام به گناه و سرپيچي يا هر پيوند و رابطه اي كه موجب قطع و يا ضعيف شدن رابطه بين انسان و حقيقت و اصل او شود، لفظ «ظلم» يعني خارج شدن از راه و شأن حقيقي و لايق، اطلاق شده است.

2. معصومين عليهم السلام تنها رهبران مورد تأييد خداوند و مظاهر تام خدا و جانشينان برحق خدا در بين مردم و تنها متخصصان راه رسيدن به خداوند هستد. خداوند به همه ي انسان ها دستور داد تا براي رسيدن به او از رهبران، واسطه ها و وسيله هاي مطمئن و به خصوصي كه معصومين عليهم السلام باشند، استفاده شود. همان طور كه از آيات متعدد قرآن فهميده مي شود. به خصوص آيه ي:

(يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة [1] - اي اهل ايمان، از خدا بترسيد و در جستجوي وسيله براي نزديك شدن به او باشيد.)


همچنين آنچه از فرمايش معصومين عليهم السلام نقل شد، مصداق كامل وسيله، تنها و تنها معصومين عليهم السلام هستند كه خداوند ما را پس از خلق آنها و از نور آنها خلق كرده است و تجلي و پرتو آنها را در ما قرار داده تا بدين وسيله امكان برقراري ارتباط با خداوند به وسيله ي شناخت و تبعيت از آنها براي همه ي انسان ها فراهم شود.

3. با توجه به تعريفي كه از «ظلم» شد، مي توان چنين نتيجه گرفت كه قطع يا ضعيف شدن ارتباط انسان با معصومين عليهم السلام - كه راه محض و ويژه به سوي خداوند هستند و خداوند به راهي غير از آنان و به الگو و رهبري كمتر از آنان براي ما راضي نيست - مانند همان ظلمي است كه در رابطه ي خداوند و انسان تحقق مي يابد. به عبارت ديگر هر كسي رابطه ي خود يا ديگري را عمدا با معصومين عليهم السلام قطع يا تضعيف كند، مرتكب بزرگترين ظلم شده است. چون دست خود و ديگران را از ريسمان و عامل پيوند با خدا قطع كرده است.

4. نتيجه ي مهم ديگري كه مي توان از بندهاي قبلي گرفت، اين است كه بزرگترين خيانت و جنايتي كه در تاريخ بشر اتفاق افتاده است دور كردن مردم از رهبران الهي و معصومين عليهم السلام بوده و هست.

حذف معصوم يعني حذف متخصص و عالم حقيقي و افتادن كار هدايت و هبري انسان با همه ي پيچيدگي ابعاد وجودي و بزرگي روح و نيز اهميت و حساسيت و مسير حركت و سعادت آدمي، به دست افراد جاهل و غير متخصص و اين كار يعني ايجاد بزرگترين نوع ظلم و انحراف در زندگي انسان ها.

هيچ مسأله ي در زندگي انسان ها به حكم عقل و شرع، اساسي تر و ضروري تر از مسأله ي هدايت و رهبري به راه حق و سعادت، وجود ندارد.

آنچه درباره ي ضرورت پيوند با معصومين عليهم السلام و به خصوص ضرورت شناخت امام زمان و پيوند با ايشان و نيز مسؤوليت آخرتي انسان ها در قبال امام زمانشان در دنيا و آخرت و به طور كلي مسأله ي ولايت در آموزش هاي قرآني و نيز كلام رهبران الهي آمده است، همه و همه نشانگر اهميت غيرقابل انكار و درجه ي اول موضوع «هدايت» است.

5. بزرگترين جنايتي كه پس از رحلت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله اتفاق افتاد كه هنوز بشريت در حال پرداختن تاوان آن و چشيدن آثار اين جنايت است، حذف خاندان رسالت و اهل بيت عليهم السلام از رهبري و هدايت كامل مردم بود. با حذف آنها بشريت دچار بزرگترين خسران و مصيبت شد؛ چرا كه جريان هدايت انسان ها به طور كلان و فراگير از دست رهبران متخصص و معصوم الهي خارج شد و به دست افراد جاهل و جاه طلب افتاد كه روند آن، متأسفانه تاكنون ادامه داشته و دارد. هيچ خسارتي و هيچ بدبختي و نكبتي براي حيات بشري بالاتر از محروميت از جريان هدايت الهي كه مبتني بر شناخت كامل انسان در مراحل سه گانه


وجودش و نيز شناخت عالم طبيعت هست، وجود نداشته و ندارد. جرياني كه فقط و فقط بايد به دست امامان برحق و معصوم كه به خزانه ي علم الهي متصل هستند و هيچ نكته ي مجهول و مبهمي براي آنها وجود ندارد، مي افتاد.

با توجه به آنچه گفته شد معناي مصيبت اعظم كه حذف معصومين عليهم السلام از جايگاه حاكميت و رهبري بر جامعه جهاني است، بهتر فهميده مي شود.


پاورقي

[1] سوره مائده، آيه 35.