بازگشت

اهميت نماز اول وقت در نظر امام حسين و بي توجهي عزاداران به آن


در روز عاشورا وقتي ابوثمامة صاعدي به حضرت چنين عرض كرد: «دوست دارم پروردگار خود را در حالي ديدار كنم كه اين نمازي را كه وقتش رسيده خوانده باشم.» امام فرمودند: «نماز را ياد آوردي خدا تو را از نمازگزاراني كه در ياد اويند قرار دهد. بخواهيد از ما دست بردارند تا نماز گزاريم». وقتي با مقاومت دشمن روبرو شد، فرمودند: «واي بر تو اي عمر سعد! آيا آيين هاي اسلام را از ياد برده اي؟! چرا دست از جنگ نمي كشي تا نماز گزاريم و به جنگ برگرديم؟!» [1] .

آري امام حسين عليه السلام جنگ را به خاطر نماز كه ستون دين است، متوقف كرد و به نماز اول وقت پرداخت؛ ولي بسياري از عزاداران در هيئت ها و دسته هاي عزاداري حاضر نيستند، عزاداري را براي نماز متوقف كنند و گاهي ديده مي شود تا ساعت ها پس از اذان هم به عزاداري ادامه مي دهند. از اين زشت تر و بدتر آنكه به نصحيت و تذكر عزاداران اهل نماز كه به هر چيز در جايگاه خودش اهميت مي دهند، توجه نمي كنند و بلكه از اين تذكر هم ناراحت مي شوند. چون فلان مقدار سينه زني يا گريه را و يا خواندن فلان مقدار شعر و نوحه را و يا فلان مقدار شور گرفتن را واجب!!! مي دانند. آن هم واجبي كه نبايد به هيچ وجه به تأخير بيفتد تا مبادا به حال مجلس لطمه اي وارد شود. چشم و گوش خود را به تذكر افراد خيرخواه مي بندند و اين واجب بزرگ الهي را با بهانه هايي بي اساس سبك مي شمرند. اگر بخواهيم به ميزان زشتي اين كار بيشتر پي ببريم، بايد به اين دو روايت از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله توجه كنيم.

1 - «اما شفاعتي ففي اصحاب الكبائر ما خلا اهل الشرك و الظلم» [2] - شفاعت من درباره مرتكبان گناهان كبيره است، به جز مشركان و ستمگران».


2 - «لا ينال شفاعتي من استخف بصلاته و لا يرد علي الحوض لا و الله [3] - كسي كه نماز را سبك بشمارد به شفاعت من دست نيابد و به خدا سوگند كه در كنار حوض (كوثر) بر من وارد نشود.»

از اينكه پيامبر صلي الله عليه و آله كسي را كه مرتكب گناه كبيره شده شفاعت مي كند ولي سبك شمارنده نماز را شفاعت نمي كند، معلوم مي شود كه سبك شمردن نماز از ساير گناهان كبيره اي كه مورد شفاعت پيامبر و آلش عليهم السلام قرار مي گيرند، بزرگ تر و آثار آن براي روح انسان، خطرناك تر است.


پاورقي

[1] «ويلک يا عمر بن سعد انسيت شرايع الاسلام، الا تقف عن الحرب حتي نصلي و تصلون و نعود الي الحرب» موسوعة کلمات الامام الحسين عليه‏السلام، ص 444.

[2] مستدرک الوسائل، ج 11، ص 364.

[3] اصول کافي، ج 6، ص 400.