بازگشت

آفات عزاداري در مرتبه سوم


متأسفانه در مرتبه سوم، تحريف ها، روش هاي ناپسند و بدعت هاي خطرناكي كه با فلسفه عزاداري و روح حماسه حسيني در تضاد هستند، به وجود آمده است. بيان ماجراهاي جعلي و يا تحريف شده، خواندن نوحه ها و اشعار كفرآميز كه از سوي مراجع عظام تقليد تحريم شده اند؛ نوحه ها و اشعار ضعيف، موهن و منافي با شخصيت امام حسين عليه السلام و حماسه او؛ انجام حركات سبك و انجام اعمال ضد تبليغ كه موجب سوءاستفاده دشمنان قسم خورده اسلام و تشيع و نيز تبليغ عليه شيعيان و نظام اسلامي مي شود، از اين قبيل تحريف ها و روش هاي خطرناك هستند.

آنچه بيشتر مايه تأسف و تأثر است، اين است كه سنت سازي هاي غلط و مخالف با روح دين، به اسم امام حسين عليه السلام انجام مي شود، آن هم با اين توجيه كه چون در راه امام حسين عليه السلام و به خاطر او است، داراي اجر و ثواب و موجب خشنودي آن حضرت است.

از اين گونه اعمال زشت مي توان حمل علامت ها و صليب هاي آهني سنگين، فخرفروشي در ميزان بلند كردن و چرخاندن آنها، حتي فخرفروشي به تعداد تيغه هاي اين علامت ها در هيئت هاي گوناگون، و همچنين قمه زني با شكل هاي موهن را نام برد. مسئله مهم اين است كه عامل اصلي حضور اين همه باطل در مراسم بزرگداشت شهيد راه حق چيست و كيست؟

نگارنده معتقد است يكي از دلايل عمده و اصلي اين گونه روش ها،


بدعت ها و تحريف ها، همان متوقف ماندن اين مرتبه از عزاداري در سطح احساسات و اتكاي محض به گريه و عواطف است.

در اين مرتبه گريه كردن و گرياندن - و نه چيز ديگر - نقش اصلي را دارد و انگيزه اصلي عزاداري است و جنبه هاي حماسي و معرفتي يا اصلا سهمي ندارند و يا سهمي بسيار ناچيز دارند. زيرا در اين مرتبه بيشتر تشريح چگونگي حادثه عاشورا اهميت دارد، نه درسها و پيامهاي آن. بديهي است كه وقتي گريه كردن و گرياندن علت و هدف اصلي عزاداري شد، شيطان و نفس وسوسه گر، در دروغ پردارزي و تحريف و نيز اختراع حركات، روش ها و اشعار ناپسند و غيرمنطبق با حقيقت دين و قيام امام حسين عليه السلام تأثيرگذار هستند.

وقتي گريه به عنوان يك «وسيله» خوب و كارآمد، به «هدف» تبديل شد، زمينه انحراف و دور شدن از هدف اصلي عزاداري [1] فراهم مي شود.

در اين مرتبه براي عزاداران و ساير دست اندركاران مجالس سوگواري، اصلا اهميت ندارد كه چرا معصومين عليهم السلام به عزاداري و بزرگداشت خودشان و نيز ساير مناسبت هاي مقدس توصيه كرده اند. به عبارت ديگر در اين گونه مجالس، هم هدف قيام امام حسين عليه السلام و هم فلسفه عزاداري براي ايشان و ساير اهل بيت عليهم السلام مورد غفلت قرار مي گيرد.

عزاداران در اين مرتبه، با تكيه بر احاديث فراواني كه درباره اهميت و ارزش عزاداري و گريه بر امام حسين عليه السلام وارد شد است، سوگواري و گريه را عمل مستقلي مي دانند كه به تنهايي و بدون توجه به هدف عزاداري و نيز بدون توجه به ضرورت پرهيز از محرمات و انجام واجبات، نجات بخش انسان است.


چه بسا براي برگزاري چنين مجالسي، از هر وسيله اي هر چند حرام، استفاده مي كنند و اگر لازم باشد، واجبي را ترك مي كنند.

متفكر شيعه حضرت آيت الله مطهري (رحمة الله عليه) در اين باره چنين مي گويد:

«گريستن بر امام حسين عليه السلام كار خوبي است و بايد گريست. به چه وسيله بگريانيم؛ به هر وسيله كه شد؟ هدف كه مقدس است، وسيله هر چه شد، اگر تعزيه درآورديم؛ يك تعزيه اهانت آور. همين قدر كه اشك جاري شد، اشكال ندارد! شيپور بزنيم. طبل بزنيم. معصيت كاري بكنيم. به بدن مرد لباس زن بپوشانيم. عروسي قاسم درست كنيم. جعل كنيم. تحريف كنيم...! در نتيجه افرادي دست به جعل و تحريف زدند كه انسان تعجب مي كند...». [2] .

در اين مرتبه بعد عاطفي، گريه و سوگواري جاي حماسه، عمل و معرفت را گرفته است. لذا هيچ خطري از اين مجالس، دشمنان امام حسين و امام زمان عليهماالسلام را تهديد نمي كند. به همين علت است كه در طول تاريخ طاغوت ها و ستمگران نه تنها از اين مجالس ترس نداشتند، بلكه خود نيز به برپايي چنين مجالسي اقدام مي كردند تا با عوام فريبي، باطن زشت و ظلم هاي خود را در پشت صورت مقدس عزاداري براي سالار شهيدان بپوشانند. تاريخ اين كشور پر است از مجالس بزرگي كه با امكانات و پول هاي طاغوت ها و دشمنان دين و آيين امام حسين عليه السلام برپا شده است. در حالي كه خود را شيعه و دوستدار اهل بيت عليهم السلام معرفي مي كردند.

به جز اين دو گروه يعني دوستان و شيعيان نادان و حاكمان ظالم و مدعي محبت اهل بيت عليهم السلام، دسته سومي نيز از اين گونه مجالس كم خاصيت و تحريف شده سود مي برند، و آن گروه كفار و مستكبرين هستند كه علاوه بر دشمني دين حق و تشيع، دشمن اين مملكت نيز هستند.


ساده انديشي است كه اگر گمان كنيم آنها از قدرت حقيقي مجالس عزاداري و بزرگداشت اهل بيت عليه السلام خبر ندارند. زيرا گاه گاهي در طول تاريخ از مجالس عزاداري حقيقي و عزاداران حقيقي ضربه هاي مهلك و كوبنده اي خورده اند. از مجالسي كه برپاكنندگان آنها از فلسفه قيام سيدالشهداء عليه السلام و فلسفه عزاداري براي آن حضرت به خوبي آگاه بودند و مجالس خود را بر پايه شناخت عميق و صحيحشان برپا نموده اند و از همه قدرت و تأثير آن مجالس براي مبارزه با كفر و شرك و ظلم استفاده كرده اند.

آري كفار از برپايي مجالس سوگواري حقيقي تجربه هاي بسيار تلخي دارند. نمونه بسيار شاخص و زيباي اين مجالس در تاسوعا و عاشوراي سال 1357 (ه. ش) برگزار گرديد. كه در اين دو روز ميليون ها عزادار با همان شيوه سنتي به خيابان ها ريختند و برائت و بيزاري خود را از يزيديان زمان و رژيم خون ريز پهلوي و نيز حمايت خود را از نائب امام زمان، اعلام نمودند و نقش اين عزاداري حقيقي در سقوط طاغوت ايران و سرنگوني رژيم پهلوي بر هيچ كس پوشيده نيست.

نمونه زيبا و كامل ديگر اين مجالس، مجالس عزاداري دوران دفاع مقدس در كربلاي ايران بوده، كه از طرفي سوز و گريه و سوگواري و از طرف ديگر حماسه و جهاد عليه دشمنان اسلام و ايران بود. به طوري كه گريه ها، سوزها و ناله ها همه در جهت تقويت روح حماسه و جهاد و نيز ايجاد روح حسيني عليه يزيديان زمان بود.

بديهي است دشمني كه از مجالس حقيقي امام حسين عليه السلام اين چنين سيلي خورده است، هرگز خاموش نمي نشيند و سعي در خنثي كردن آثار شگفت انگيز و بزرگ آن مي كند. چنين دشمني با توطئه و دسيسه هاي


مختلف و صرف هزينه هاي هنگفت سعي در تغيير مسير عزاداري ها و بزرگ كردن بعد سوگواري و عاطفي آن و از بين بردن بعد معرفتي و حماسي آن كرده و مي كند.


پاورقي

[1] درباره هدف اصلي عزاداري در مرتبه چهارم و پنجم توضيح خواهيم داد.

[2] حماسه حسيني، ج 1، ص 49.