بازگشت

عاشورا يك عيد


ما حادثه كربلا را يكبار به چشم يك مصيبت نگاه مي كنيم و همه چيز هم تويش هست ها، بد نيست؛ يعني ما از آن بعد هم حادثه كربلا را هرگز نفي نمي كنيم بلكه اثبات مي كنيم، خيلي هم براي ما بركات داشته، آن جنبه عاطفي قضيه است. امام حسين كي بود؟ چرا كشته شد؟ چه جور كشته شد؟ كي ها كشتنش؟ دنباله اين كشته شدنها چي بود؟ و همه اين چيزها. يكبار به چشم زنده شدن اسلامي كه داشت مي مرد بوسيله اين خون و بوسيله اين شهادت. وقتي به اين ديد نگاه مي كنيد اصلا يادتان مي رود كه يك فاجعه انجام شده. توجه مي كنيد؟ اصلا يادتان مي رود كه يك شخصيتي مثل امام حسين كشته شده، از دنيا رفته. چون آن به قدري جنبه مثبت بزرگي است كه همه اين جنبه هاي منفي قضيه را مي پوشاند، و اين همان چيزي است كه ابن طاووس - كه لابد شنيديد - مي گويد كه «اگر نه اين بود كه اين سوزها و دردها و مصيبت ها و اينها وجود داشت، ما در روز عاشورا لباس نو مي پوشيديم و آنرا يكي از عيدهاي خودمان اعلام مي كرديم». اين همان بعد قضيه است. به نظر من در تمام تبليغاتي كه انجام مي گيرد روي اين بعد هم انجام بگيرد، اگرچه ما هنوز حالا حالاها به ابعاد فاجعه اي اين مسأله احتياج داريم، لازم است كه مردم را توجه بدهيم. به هر حال اين بعد را بهش تكيه بكنيم، اين بعد بسيار بابركتي است، لذا توي همين مهرهايي كه اشاره كردم من خيلي خوب است كه روي اين قسمت قضيه تكيه بشود يا فرض بفرمائيد كه اگر پوستري چيزي تهيه مي شود، به اين بسنده نشود كه از قتلگاه و عكس شهدا چيزي بيايد، بلكه يك كارهاي هنرمندانه جالبي كه نشان دهنده آن بعد قضيه باشد انجام بگيرد. آن جريان اصلي و درست اسلام را كه همان اسلام فقاهت هست، اين را نشان بدهد كه امروز زنده شد و امروز جان گرفت. [1] .



پاورقي

[1] ديدار با ستاد هفت تير حزب جمهوري اسلامي 1 / 3 / 1361.