بازگشت

دعا در عاشورا


همه جوانب اين حادثه بزرگ موشكافي شده است؛ هم مسائلي كه مربوط به رابطه حسين بن علي با يارانش و اهل بيتش و هم مسائلي كه در رابطه با حضرت ابي عبدالله با دشمنان قسي القلب و خونخوارش و هم در رابطه با پيام تاريخي حسين بن علي حرفهاي زيادي زده شده. اما راجع به نقش دعا در اين روز حرف كمتري زده شده است. مقدمتا عرض كنم كه عاشورا يك صحنه كامل از زندگي اسلامي يك انسان است. در عاشورا همه اركان اسلامي براي زندگي يك انسان و ابعاد معنوي و اخلاقي و اجتماعي جلوه گري مي كند. در عاشورا دفاع هست، حمله هست، خشم هست، عشق هست؛ در عاشورا موعظه و تبليغ و نصيحت هست، ترساندن و تهديد هست، همبستگي هست، ايثار هست، جهاد هست، شهادت هست، رسالت هست، توحيد هست، همه چيز در عاشورا هست؛ راز و نياز با خدا هم هست. ما وقتي كه عاشورا را به عنوان يك درس مطرح مي كنيم نمي شود كه اين بعد را نديده بگيريم. دعا از همه انسانها زيبا است، مخصوصا از انساني به عظمت امام حسين، آن هم در شرائطي به عظمت شرائط روز عاشورا، دعا علامت ضعف نيست، علامت قوت است. انسان با دعا كسب قدرت مي كند، نيروي قلبي و روحي خودش را - كه پشتوانه نيروي جسمي است - افزايش مي دهد. دعا براي انسان راه را روشن مي كند، انسان را از سردرگمي و حيرت نجات مي دهد، علاوه بر اينها دعا محتواي ذهن دعا كننده را براي مستمع و مخاطب واضح و آشكار مي كند. وقتي شما دعاي كسي را گوش مي دهيد كه با خدا حرف مي زند مي توانيد از دعاي او، از خواهش او كشف كنيد كه اين چگونه انساني است، حقير است يا عظيم است، كوتاه بين است يا بلندنظر و


بلند همت است، مؤمن است يا مردد است، دعا چيزي عجيبي است. لذا در طول تاريخ صدر و اول اسلام همه جا دعا هست. پيغمبر در جنگ بدر هم دعا كرد، در جنگ احد هم دعا كرد؛ يعني دعا پيروزي و شكست نمي شناسد. دعا يعني ارتباط و اتكال انسان با خدا، آن وقتي هم كه انسان در اوج قدرت و پيروزي است باز هم محتاج دعا است؛ بايد با خدا حرف بزند، بايد از خدا بخواهد. قرآن به پيغمبر ما دستور داد كه «أذا جاء نصرالله و الفتح» وقتي ياري خدا رسيد و پيروزي نصيب شد «و رأيت الناس يدخلون في دين الله افواجا» و ديدي كه مردم دسته دسته و فوج فوج به اسلام وارد مي شوند، تازه «فسبح بحمد ربك و استغفره» تازه اول انابه تو است، اول عرض نياز تو به درگاه قادر متعال است. خب نمي شود كه اين عنصر و ركن اساسي در عاشورا نديده گرفته بشود. امام حسين عليه الصلاه و السلام از هنگامي كه به اين حركت عظيم و تاريخ ساز دست زد تا آن لحظه آخر - كه روي خاكهاي گرم كربلا افتاده بود، و لبان خشكش به هم مي خورد - دعا كرد، در تمام مقاطع حسين بن علي دعا كرد. دعاي حسين عليه السلام در ماجراي عاشورا براي ما آموزنده است. يك روز در هنگامي كه هنوز خطري به عيان او را تهديد نمي كند دست به دعا بلند كرد «اللهم انك تعلم انه لم يكن الذي كان منا منافته في سلطان» با خدا حرف مي زند. اما خدا اين پيام را به تاريخ رساند. امروز همه دنيايي كه از اسلام نامي شنيده است پيام اين دعا را از دو لب گهربار حسين فاطمه (س) شنيده و باور كرده. خدايا تو مي داني كه اين حركت ما، اين سفر ما براي خاطر قدرت طلبي نبود، براي كسب جاه و مقام نبود، براي تو بود. [1] .



پاورقي

[1] بيانات در خطبه‏هاي نماز جمعه 5 / 7 / 1364.