بازگشت

وهب بن عبدالله


هنگامي كه امام در سفر كربلا به سرزمين «ثعلبيه» رسيد، با يك خانواده ي سه نفره ي مسيحي برخورد نمود. خيمه ي ساده و بي آلايش آنان در گوشه اي از بيابان - كه حكايت از نهايت فقر و محروميت شان داشت - توجه امام را به خود جلب كرد. آن روز «قمر» (مادر خانواده) تنها بود و پسرش «وهب» به همراذه عروسش (هانيه) به صحرا رفته بودند. امام حسين عليه السلام وارد خيمه شد و با مهرباني و بزرگواري تمام از «ام وهب» جوياي حال آنان شد. قمر گفت: ما از وضع زندگي خود راضي هستيم، فقط در اين منطقه از كمبود آب رنج مي كشيم.

حضرت اباعبدالله عليه السلام او را به كنار خيمه در نزديك سنگي برد و با نيزه ي خود آن سنگ را از جا كند و به بركت آن حضرت، از زير سنگ آب گوارايي جاري شد. پيرزن از ديدن اين منظره بسيار خوشحال شد و از امام حسين عليه السلام تشكر نمود. هنگام خداحافظي، حضرت اباعبدالله عليه السلام ماجراي سفر خود را به كربلا به او توضيح داد و اضافه نمود: ما نياز به يار و ياور داريم؛ وقتي كه پسرت وهب به خيمه بازگشت، بگو به ما بپيوندد و ما را در راه دفاع از حق و مبارزه با ظلم و بيداد ياري نمايد.

بعد از رفتن امام، زن مسيحي در حيرت و تفكر فرورفت. عظمت، كرامت، فقير نوازي و مهرباني آن بزرگوار، فكر و دل و جان او را تسخير نموده و تا شب كه «هانيه» و «وهب» به پيش او باز گشتند، او همچنان به شكوه و مجد و روحانيت امام حسين عليه السلام مي انديشيد. هنگامي كه پسر و عروسش به خيمه آمدند و با كمال حيرت و ناباوري، چشمه اي گوارا و زلال را در كنار خيمه ي خود مشاهده كردند، از قمر ماجرا را پرسيدند. او بعد از گزارش كامل آمدن امام عليه السلام و كرامت آن حضرت، پيام امام حسين عليه السلام را نيز به پسرش ابلاغ نمود. اين خانواده ي مسيحي بعد از اين حادثه شيفته ي اخلاق، رفتار و منش كريمانه ي آن حضرت شدند و با قلبي سرشار از عشق و محبت، بار سفر بسته و به دنبال كاروان حسيني عليه السلام به راه افتادند. آنان به حضور امام عليه السلام رسيده، به دست آن حضرت مسلمان شدند و با كمال اشتياق به همراه قافله ي آن بزرگوار به كربلا آمدند. سرانجام در روز عاشورا «وهب» و «هانيه» در ركاب امام حسين عليه السلام به شهادت رسيدند و «قمر» نيز با دلاوري هاي خود از حريم امام دفاع نمود و حماسه ها آفريد. همسر وهب پس از شهادت همسرش، شيون كنان به سوي او دويد و صورت خود را به صورت كشته ي او گذارد. «شمر» غلام خود را دستور داد تا عمودي بر سر آن زن بي گناه بزند.


هانيه، همسر وهب، تنها زني است كه در ميان شهداي كربلا ديده مي شود. [1] .


پاورقي

[1] سوگنامه آل محمد، ص 211 و 212؛ رياحين الشريعه، ج 3، ص 301.