بازگشت

عبدالله بن عمير الكلبي


«عبدالله» جواني گندم گون و بلند بالا بود. داراي بازواني قوي و شانه هاي گشاده بود. پس از اين كه مطلع شد كه پسر سعد با لشكريانش به كربلا مي رود، به منزل آمد و همسرش را از ماجرا باخبر كرد. آن بانو نيز به همراه وي به كربلا آمد تا امام عليه السلام را ياري كند. در روز عاشورا در اولين حمله، شربت شهادت نوشيد. همسر او به بالينش آمد و بر او گريست. غلام «شمر» با دستور اربابش، او را نيز به شهادت رساند.