بازگشت

عابس بن ابي شبيب الشاكري


«عابس» شجاع و دلاور نامي عرب، از شيعيان سخنور بود. او از قبيله «همدان» بود و از محبين و شيعيان مخلص امام علي عليه السلام بود. حضرت علي عليه السلام در جنگ صفين فرمود: اگر شماره ي اين خاندان به هزار مي رسيد، پرستش پروردگار آن طوري كه شايسته است انجام مي گرفت. اين خاندان به «فتيان الصباح» يعني جوانان بامداد معروف بوده اند. سخنراني مهيجي در كوفه كرد و افراد زيادي را براي ياري امام حسين عليه السلام آماده كرد.

بعد از ظهر عاشورا وقتي به خدمت امام رسيد تا اجازه ي پيكار بگيرد، عرض كرد: اي فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم! در روي زمين هيچ آفريده اي از خودي و بيگانه در نزد من عزيزتر و محبوب تر از تو نيست... اكنون جان ناقابل خود را در راهت داده و سر خويش را در قدمت نثار مي كنم. زماني كه به ميدان رفت، كسي جرأت نكرد به مقابله ي او بيايد. پسر سعد سخت برآشفت و گفت اي مردم او را سنگباران كنيد! «عابس» وقتي اين هجوم ناجوانمردانه را نظاره كرد، لباس رزم از تن بيرون آورد و بدن برهنه ي خويش را در برابر باران سنگ قرار داد. و با اين حال بسياري از افراد را هلاك نمود تا آن كه شهيد شد.