بازگشت

غارت و آتش زدن خيمه ها


بعد از شهادت سيدالشهدا عليه السلام دشمن گروه گروه به خيمه هاي اهل بيت عليهم السلام حمله كرد و وحشيانه به غارت پرداخت.

روايت شده كه حضرت زينب عليهاالسلام فرمود: كنار خيمه ايستاده بودم، ناگاه مردي كبود چشم (خولي بن يزيد اصبحي) به سوي خيمه آمد و آن چه را در آن جا يافت غارت كرد. پس به سوي امام سجاد عليه السلام رفت و پوستي را كه آن حضرت بر آن خوابيده بود به شدت كشيد و بدن مبارك امام زين العابدين به صورت بر روي خاك ها قرار گرفت.

پس از غارت خيام، عمر سعد كنار خيمه ها آمده و فرياد كشيد:

اي اهل بيت حسين، از خيمه ها خارج شويد!

زينب عليهاالسلام فرمود:

از خدا بترس! اين قدر به ما ستم روا مدار!

عمر گفت: چاره اي جز اسير شدن نداريد.

حضرت زينب عليهاالسلام فرمود: ما به اختيار خود از خيام خارج نمي شويم!

عمر سعد دستور داد خيمه ها را آتش زدند.

حضرت زينب عليهاالسلام نزد امام سجاد عليه السلام آمد و عرض كرد:

اي يادگار گذشتگان و پناه باقي ماندگان! خيمه ها را آتش زدند ما چه كنيم؟!

امام زين العابدين عليه السلام فرمود:

عليكن بالفرار؛ همه بانوان و كودكان شيون كنان فرار كرده و سر به بيابان ها گذاشتند.

آتش به خيمه ي آل عبا



آتش بر آشيانه ي مرغي نمي زنند

گيرم كه خيمه خيمه ي آل عبا نبود



لب تشنه كي كشند كسي را كنار آب

گيرم حسين سبط رسول خدا نبود



دنيا نديده كودك مظلوم را كشند

اي كاش روي دست پدر اين جفا نبود



كي؟ كعب ني زده به زني ديده صد بلا

گيرم اسير، دختر خيرالنساء نبود



رأس بريده را كه زند چوب خيزران

گيرم لبش به خواندن ذكر خدا نبود