واكنش جمعي از اصحاب
زهير بن قين برخاست و گفت:
يابن رسول الله! ما سخنان تو را شنيديم، اين دنياي فاني نزد ما ارزشي ندارد، اگر هم دنيا پايدار بود و ما در آن جاويدان بوديم، كشته شدن در راه تو را براي آن زندگي هميشگي دنيا ترجيح مي داديم.
بعد از او هلال بن نافع بجلي ايستاد و گفت:
به خدا قسم! ما از شهادت و مرگ باكي نداريم و بر همان نيت و بصيرت خود باقي هستيم. با دوستان تو دوست، و با دشمنانت دشمنيم.
پس از او برير بن خضير برخاست و گفت:
اي پسر پيغمبر! به خدا قسم، خداوند به وجود تو بر ما منت گذاشت كه براي ياري تو بجنگيم و بدن هاي ما در راه تو قطعه قطعه شود و در عوض، جدت روز قيامت شفيع ما باشد.