بازگشت

منزل زباله و خبر شهادت مسلم


وقتي امام حسين عليه السلام به منزله زباله رسيد، خبر شهادت مسلم بن عقيل رحمه الله را شنيد.

گروهي از دنياپرستان كه به طمع رياست با حسين عليه السلام آمده بودند رفتند، ولي اهل بيت و ياران با وفاي او ماندند.

فرزدق شاعر، [1] خدمت امام حسين عليه السلام رسيد و عرض كرد:


اي پسر پيغمبر! چگونه به مردم كوفه، كه مسلم بن عقيل و ياران او را كشتند، اعتماد مي كني؟

سيلاب اشك از ديدگان مبارك حضرت امام حسين عليه السلام روان شد و فرمود:

خدا مسلم را بيامرزد كه به زندگي جاويدان و روزي فراوان و رضوان پروردگار رسيد و داخل بهشت گرديد. او تكليف خود را به جا آورد، ولي ما هنوز در راه هستيم.

سپس اشعاري به اين مضمون انشاء فرمود:

اگر دنيا متاع نفيس و با ارزشي باشد، ثواب الهي از آن برتر خواهد بود.

اگر بدن ها براي مرگ آفريده شده اند، به يقين كشته شدن در راه خدا با شمشير، براي مرد نيكوتر است.

اگر روزي ها در تقدير پروردگار در ميان خلق قسمت شده، پس حرص كم داشتن در طلب رزق زيباتر است.

اگر جمع كردنن ثروت دنيا براي باقي گذاشتن و رفتن است، چرا در انفاق چيزي كه آن را ترك خواهد كرد، بخل بورزد.


پاورقي

[1] نامش همام بن غالب تميمي است و پدرش از اشراف بني تميم بود. او در مدح خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شعرهاي بسيار سروده است.

اشعاري که در مدح حضرت سجاد عليه‏السلام در کنار خانه‏ي خدا، در پاسخ به هشام بن عبدالملک سروده است، بسيار معروف است.