29. سلطهم (الظلمة) علي ذلك (منزلة العلماء) فراركم من الموت و اعجابكم بالحياة التي هي مفارقتكم فاسلمتم الضعفاء في ايديهم فمن بين مستعبد مقهور و بين مستضعف علي معيشته مغلوب. يتقلبون في الملك بآرائهم يستشعرون الخزي بأهوائهم اقتداء بالأشرار و جرأة علي الجبار. [1] .

فرار شما از مرگ و خوش بودن شما به زندگي دنيا، كه از شما جدا خواهد شد، آنان را به منزلت شما چيره كرد. بدين سان، ضعيفان را به دست آنان سپرديد كه برخي را برده و مقهور ساختند و برخي را ناتوان و مغلوب زندگي روزمره.

در امور مملكت به رأي خود تصرف مي كنند و با هوسراني خويش ننگ و خواري پديد مي آورند... مردم بردگان آن هايند كه هيچ دست برخورد كننده اي را از خود نراند.