رسيدگي به محرومان
بزرگواري امام حسين عليه السلام زبانزد بود. سال هايي كه حضرت در مدينه مي زيست و در دوران پدر بزرگوارش، آن چه از دست كريمش مي جوشيد، سخاوت وجود نسبت به سائلان و نيازمندان بود.
به روايت حضرت سجاد عليه السلام، امام حسين عليه السلام بار غذا و آذوقه به دوش مي كشيد و به خانه يتيمان و فقيران و بيوه زنان نيازمند مي برد. از اين رو، بر شانه هاي آن حضرت جاي آن مانده بود. [1] .
رسيدگي به محرومان و سركشي به مستضعفان را هم بايد از حسين عليه السلام آموخت.
عياشي در تفسير خود از مسعده روايت كرده كه روزي امام حسين عليه السلام از كنار فقرا و تهيدستان مي گذشت. آنان كه سفره خود را پهن كرده و تكيه هاي نان خشك را در آن قرار داده بودند، از امام خواستند تا با آنان هم غذا شود.
حضرت به درخواست آن ها پاسخ مثبت داده و در كنار آن ها نشست و با آنان هم غذا شد و اين آيه را تلاوت فرمود: (انه لا يحب المستكبرين) [2] خداوند مستكبران را دوست نمي دارد.
سپس فرمود: من دعوت شما را پذيرفتم؛ حال، شما نيز به دعوت من پاسخ گوييد. عرض كردند: آري، اي فرزند رسول خدا! چنين مي كنيم. پس همراه امام حسين عليه السلام به سوي منزلش روانه شدند. حضرت به كنيز خود فرمود: هر چه در منزل كنار گذاشته اي، براي ما بياور. [3] .
امام حسين عليه السلام نسبت به ملاقات بيماران، دلجويي گرفتاران و دستگيري از درماندگان، همت والايي داشتند. به ملاقات بيماران بي بضاعت مي شتافتند و علاوه بر تفقد احوال آنان، مشكلات مادي و گرفتاري هاي اقتصادي آنان را برطرف مي نمودند.
روزي امام حسين عليه السلام به ملاقات بيماري بدهكار به نام اسامة بن زيد رفت. او در بستر بيماري آه و زاري مي كرد و مكرر مي گفت: اي واي از دست غم و اندوه! حضرت از او پرسيد: چه اندوهي داري؟ اسامة بن زيد گفت: بدهكارم و غم و غصه ي شصت هزار درهم قرض، تمام وجودم را فراگرفته است. امام فرمود: ناراحت نباش! من تمام بدهي هاي تو را پرداخت مي كنم.
اسامه گفت: مي ترسم قبل از پرداخت بدهي هايم، بميرم.
سيدالشهدا عليه السلام فرمود: من تمام بدهي هاي تو را قبل از مرگ تو مي پردازم. [4] اباعبدالله عليه السلام هم چنان كه
وعده داده بود، قبل از مرگ اسامه تمام قرض هاي وي را پرداخت.
پاورقي
[1] حياة الامام الحسين عليهالسلام، ج 1، ص 128.
[2] نحل «16» آيهي 23.
[3] تفسير عياشي، ج 2، ص 257؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 189.
[4] لواعج الاشجان، ص 14؛ مناقب آل ابيطالب، ج 3، ص 221.
يکي از مهمترين اهداف بعث پيامبران الهي، ايجاد قسط و عدل و کمک رساني به محرومان و ضعيفان جامعه و برقراري عدالت در جامعه است: (لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط) (حديد، آيهي 25).
در جامعه اسلامي بايد مسلمانان از لحاظ توزيع ثروتهاي عمومي، امنيت، امتيازها و بهداشت و درمان، دسترسي اطلاعات مورد نياز و ساير خدمات، در حد مساوي قرار گيرند و موقعيت سياسي، اجتماعي و ديني عدهاي، نبايد موجب از بين رفتن عدالت اجتماعي و در نتيجه تضييع حقوق ضعيفان و طبقات محروم گردد. رهبران الهي، تلاش ميکنند که فقرا و محرومان جامعه، علاوه بر رشد فکري و فرهنگي، از محروميتهاي مادي نيز رها شده و يک زندگي مناسب و در شأن خود داشته باشند. از اين رو، سرپرستان ديني بر خود فرض ميدانند که در حد توان با انواع فقر و محروميت مبارزه کرده و اين پديدهي زشت و زيانبار را، که نتيجهي بيعدالتي و ظلم و ستم برخي از اصحاب زر و زور ميباشد، از جامعه ريشه کن نمايند و قسط و عدالت و مساوات را جايگزين آن سازند.
همچنان که اميرمؤمنان علي عليهالسلام در نامهي خويش به مالک اشتر ميفرمايد:
الله الله في الطبقة السفلي من الذين لا حيلة لهم، من المساکين والمحتاجين و اهل البؤسي و الزمني، فان في هذه الطبقة قانعا معترا و احفظ لله ما استحفظک من حقه فيهم و اجعل لهم قسما من بيت مالک، و قسما من غلات صوافي الاسلام في کل بلد فان للاقصي منهم مثل الذي للادني؛ خدا را! خدا را! در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه، بيچارگان و نيازمندان، گرفتاران، دردمندان، که هيچ چارهاي ندارند. در اين طبقهي محروم، گروهي خويشتن داري کرده و گروهي ديگر، به گدايي دست نياز باز ميکنند، پس براي خدا حق اين طبقه را پاس دار. بخشي از بيت المال و بخشي از غلههاي غنيمتي اسلام را در هر شهري به طبقات محروم اختصاص بده؛ چرا که براي دورترين مسلمانان همانند نزديکترين آنان سهمي وجود دارد. (نهجالبلاغه، نامهي 53).
فرازهايي از سخنان و سيرهي حضرت امام حسين عليهالسلام در امداد به محرومان و نيازمندان يکي از زيباترين، صفحات زرين تاريخ انسانيت و احترام واقعي به حقوق بشر است و لازم است اين سخن حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله را آويزه گوش خود سازيم که فرمود:
لن تقدس امة لا يؤخذ للضعيف فيها حقه من القوي غير متتعتع؛ جامعهاي که حق محرومان و ضعيفان از زورداران بدون اضطراب و واهمه باز ستانده نشود، افراد آن جامعه هيچ گاه روي سعادت و رستگاري نخواهند ديد.
به ياري خداوند، در مجموعهاي مستقل، به سلسله مباحثي در اين زمينه پرداخته خواهد شد.