بازگشت

اوج ايمان


راضي بودن به مقدرات الهي و تسليم در برابر آن، يكي از صفات انسان هاي شايسته و كامل است.

در روايتي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از قول جبرئيل درباره تفسير «رضا» فرمودند:

انسان راضي از آقاي خويش ناخشنود نيست؛ چه از دنيا بهره مند باشد و چه بي بهره، و به عمل اندك بسنده نمي كند. [1] .

در اين رابطه آيات بسياري در قرآن كريم آمده است. [2] .

سيدالشهداء عليه السلام، نمونه كامل اين صفت است و در رفتار و گفتارش، رضايت و تسليم حق موج مي زند.

امام صادق عليه السلام سوره والفجر را سوره «حسين» ناميدند، [3] زيرا كه او جلوه تام و تمام اين آيه است كه مي فرمايد: (يا أيتها النفس المطمئنة، ارجعي الي ربك راضية مرضية، فادخلي في عبادي، و ادخلي جنتي) [4] آن حضرت همان روح آرامش يافته در سايه ياد خداست كه فرمود: «ألا بذكر الله تطمئن القلوب) [5] و در حالي به سوي ملكوت اعلي پر كشيد كه رضايت و تسليم خويش را با همه وجود به اثبات رساند.

آن حضرت در دعاي عرفه فرمود:

و خر لي في قضائك و بارك لي في قدرك حتي لا أحب تعجيل ما أخرت و لا تأخير ما عجلت؛ [6] .


قضا و قدرت را بر من خير و مبارك ساز تا آن چه دير مي خواهي بر من، زودتر دوست ندارم و آن چه زودتر مي خواهي، ديرتر مايل نباشم.

نيز در جمله اي ديگر فرمود:

رضا الله رضانا أهل البيت نصبر علي بلائه؛ [7] رضايت و خشنودي خدا مورد رضايت ما اهل بيت است و بر بلاي رسيده از جانب او، صبر مي كنيم.

و در آخرين لحظات عمر شريفش در قتلگاه فرمود:

رضا بقضائك و تسليما لامرك و لا معبود سواك يا غياث المستغيثين؛ [8] خشنود به قضاي تو و تسليم امير و فرمانت هستم و معبودي غير تو نيست اي فريادرس فريادجويان!

كمال بندگي در «رضا» به رضاي الهي و فرمان اوست.

امام حسين عليه السلام در حركت به سوي كربلا، اظهار اميدواري كرد كه آن چه را خداوند برايش اراده كرده باشد «خير» باشد، چه با فتح، چه با شهادت: أرجو أن يكون خيرا ما أراد الله بنا، قتلنا أم ظفرنا. [9] .

در قتلگاه نيز جملات زيباي «الهي رضي برضائك و تسليما لأمرك» كه بر زبان او جاري شد، نشانه خلوص در بندگي و رضا به قضاي خدا و رنگ دايي داشتن جهاد و شهادت اوست.



يكي درد و يكي درمان پسندد

يكي وصل و يكي هجران پسندد



من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آن چه را جانان پسندد



عشق الهي در سراسر وجود حضرت سريان و جريان داشت. خداوند، جانان سيدالشهدا عليه السلام بود. «مقام رضا» مرتبه برتر ايمان به او به شمار مي رفت. خود آن حضرت بارها فرمود:

رضا الله رضانا أهل البيت؛ [10] رضايت ما خاندان، تابع رضاي الهي است.


پاورقي

[1] ميزان الحکمه، ج 4، باب الرضا، ص 145.

[2] مجادله «58» آيه‏ي 22.؛ توبه «9»، آيه‏ي 11 و....

[3] مجمع البيان، ج 9 و 10، ذيل سوره والفجر.

جناب استاد مجيد جعفري تبار دام عزه، در کتاب يک شمع و هفتاد و دو پروانه، اثر محقق بزرگوار، سيد محمد جعفر غضنفري، زيد عزه، قبل از مقدمه، آورده‏اند:... به خاطر اين حقير خطور نمود که تعداد حروف چهار آيه‏ي شريفه‏ي آخر سوره‏ي مبارکه‏ي فجر را شمارش نمايم که پس از شمردن حروف، متوجه شدم تعداد اين آيات شريفه 72 حرف (به عدد ياران وفادار سالار شهيدان) است. شايد بتوان گفت که به ظن قوي، هر يک از اين حروف نوراني، اشاره‏اي به اسم يا لقب يا کنيه يا وصفي از اوصاف هر يک از آن 72 يار پاکباخته است.

[4] فجر «89» آيه‏ي 27-30.

[5] رعد «13»، آيه‏ي 28.

[6] مفاتيح الجنان، دعاي عرفه.

[7] بحارالأنوار، ج 44.

[8] مقتل الحسين، مقرم، ص 367.

[9] اعيان الشيعه، ج 1، ص 597.

[10] موسوعه کلمات الامام الحسين عليه‏السلام، ص 328.