بازگشت

عشق به قرآن


امام حسين عليه السلام از كودكي به قرآن عشق فراواني داشت؛ زيرا آيات فراواني از قرآن در خانه شان بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نازل گشت و بدون ترديد، امام حسين عليه السلام متأثر از فضاي قرآن حاكم بر خانواده بود.

نيز امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم برايم نقل فرمود كه حضرت علي عليه السلام در حالي كه امام حسن و امام حسين عليهماالسلام در محضر مبارك او بودند، سوره مباركه (انا انزلناه في ليلة القدر) را قرائت كرد.

امام حسين عليه السلام عرض كرد: پدر جان! گويا شنيدن اين سوره از دهان مبارك تو، شيريني ويژه اي دارد!

امام علي عليه السلام در پاسخ فرمود: اي فرزند رسول خدا و اي فرزندم! من از اين سوره خاطره اي دارم كه تو از آن خبر نداري؛ چون اين سوره نازل شد، جد تو پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم مرا به حضور طلبيد وآن را بر من قرائت


كرد، سپس دست بر شانه راست من زد و فرمود:

اي برادر و وصي من و اي سرپرست امت من پس از من، و اي ستيزگر با دشمنان من تا روزي كه برانگيخته شوند اين سوره پس از من براي توست و سپس در شأن فرزندان تو. همانا برادرم جبرئيل رويدادهاي امتم را برايم بازگو كرد و او آن ها را همانند حوادث نبوت براي تو بازگو مي كند. اين سوره در قلب تو و اوصياي تو تا هنگام طلوع فجر قائم آل محمد عليهم السلام نوري درخشان دارد. [1] .

نيز ابن عساكر از يزيد الرشك، از شخصي كه با امام حسين عليه السلام گفت و گو داشته، نقل كرده است: (در منزل ثعلبيه) چشمم به چادرهايي افتاد كه در بيابان برپا شده بود. پرسيدم: اين چادرها از آن كيست؟

گفتند: امام حسين عليه السلام.

پس به نزد او آمدم و او را پيرمردي يافتم كه مشغول تلاوت قرآن بود و اشك از چشمانش بر گونه ها و محاسنش سرازير بود.

عرض كردم: پدرم و مادرم به فدايت اي فرزند رسول خدا! براي چه به اين جا آمدي، و در اين بيابان كه هيچ كس در آن يافت نمي شود، چه مي كني؟

فرمود: اين نامه هاي اهل كوفه است كه به من نوشته اند و نمي بينم مگر آن كه همان ها قاتل من هستند. پس اگر چنين كردند، هيچ حرمتي براي خدا نبوده، مگر آن كه دريده باشند و خداوند در برابر اين همه بي حرمتي، از آن ها كسي را بر آنان مسلط خواهد كرد كه خوار و ذليلشان كند... [2] .

زندگي امام حسين عليه السلام بزرگ ترين و بهترين نشانه تجلي آيات قرآن كريم است؛ چرا كه قرآن همراه آن ها و آنان همراه با قرآن بودند و هرگز جدايي بين قرآن و عترت، قابل تصور نيست.

علامه مجلسي رحمه الله مي نويسد: از اميرمومنان علي عليه السلام نقل شده كه فرمود: وقتي امام حسين عليه السلام بيمار شد، مادرش فاطمه عليهاالسلام او را نزد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برد و عرض كرد: يا رسول الله! دعا كن خداوند به پسرت شفا عنايت فرمايد.

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: دخترم! خداوند متعال همان كسي است كه او را به تو هبه كرد و او قادر است كه پسرت را شفا دهد.

در همان وقت جبرئيل نازل شد و عرض كرد: يا محمد! به درستي كه خداوند متعال سوره اي را بر شما نازل نكرده، مگر اين كه در آن، حرف «فأ» مي باشد. و هر فايي از آفت است؛ جز سوره حمد كه در آن، حرف «فأ» نيامده است.

پس ظرف آبي طلب كن و بر آن چهل مرتبه سوره حمد را بخوان. سپس آن آب را بر حسين بپاش كه خداوند در اثر چنين كاري، به حسين شفا خواهد داد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم چنين كرد و امام حسين عليه السلام عافيت


يافت. [3] .


پاورقي

[1] فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه‏السلام، ص 637.

[2] وقائع الطريق من مکه الي کربلا، ج 3، ص 226.

[3] بحارالأنوار، ج 92، ص 261.