بازگشت

ذكر خدا


وقتي چراغ ياد خدا در شبستان دل انسان روشن باشد، هرگز شيطان رخنه گاهي براي ورود به خلوتگاه دل نمي يابد و اين خانه كه بايد جاي خدا باشد، مأواي ديو و دد نمي گردد.

حسين بن علي عليهماالسلام، بنده ذاكر خدا بود، پيوسته حمد و ثناي الهي بر زبانش و سپاس نعمت ها در قلبش. و در راحت و رنج، ياد خدا آرام بخش جانش بود و بر او تكيه داشت و هيچ صحنه تلخي نبود، و با «ياد خدا» به آرامش مي رسيد.

تنها در صبح عاشورا نبود كه با گفتن «اللهم انت ثقتي في كل كرب»، به ياد خدا بودن را ابراز مي كرد و تنها در حملات حماسي روز عاشورايش نبود كه با تكرار جمله «لا حول و لا قوه الا بالله» [1] ارتباط قلبي خود را با معبود، بر زبان مي آورد، بلكه همواره گوياي «الله اكبر» بود و ذكر «ألحمد لله علي كل حال» بر زبانش جاري بود و «استرجاع» را كه يكي از شاخص هاي ذكر حقيقي، به خصوص در هنگام مصائب و ناگواري هاست در مواقع مختلف از جمله در راه مكه به كربلا، بر لب داشت.

از منظر امام حسين عليه السلام، شقاوت سپاه كوفه كه براي آن جنايت عظيم حضور پيدا كرده بودند، نتيجه غفلت از ياد خدا بود و چون مي ديد آنان به هيچ روي،از كينه و عناد خويش دست برنمي دارند و بر كشتن او مصمم اند، به آنان فرمود:

لقد استحوذ عليكم الشيطان فانساكم ذكر الله العظيم؛ [2] شيطان بر شما چيره گشته و ياد خداي بزرگ را از شما (دل) برده است.

گوهر ياد خداوند، موهبتي عرشي است كه در هر دل كه جاي گيرد و بر هر زبان كه جاري شود، آن دل و زبان را نفيس مي سازد.


پاورقي

[1] موسوعه کلمات الامام الحسين عليه‏السلام، ص 414.

[2] همان، ص 485.