بازگشت

استفاده از نعمت هاي الهي


قرآن كريم وقتي چشم و گوش و عقل و هوش را نعمت مي شمارد كه انسان از طريق اين ها به تدبر و تفكر در آيات الهي بپردازد و بر ميزان معرفت و محبتش نسبت به خالق چشم و گوش و آفريدگار عقل و هوش بيفزايد.

امام حسين عليه السلام نيز در دعاي عرفه فرمود:

و متعني بجوارحي و اجعل سمعي و بصري الوارثين مني...؛ خدايا! موفقم كن كه از اعضاء و جوارح خود بهره برداري كنم و چشم و گوش و قواي ظاهر و باطنم؛ پس از مرگ من وارث من باشند.

وارث سعادتمند آن كسي است كه از مورثش ثروت فراواني باقي بماند كه در سايه ي آن به آسايش برسد.

چشم و گوش انسان پس از مردن در صورتي مي توانند وارث خوشبختي باشند كه مورثشان چيزي كه به جا مي گذارد، از دريچه ي اين چشم و گوش ديدني ها و شنيدني هايي ذخيره كرده و باقيات صالحاتي فراهم كرده باشد. در اين صورت است كه چشم و گوش و دست و پا و دل و مغز، وارث خوشبختي خواهد بود و در پرتو آن باقيات صالحات، به سعادت و آسايش جاودانه خواهند رسيد.

سيدالشهدا عليه السلام در دعاي عرفه فرمود:

عميت عين لا تراك عليها قيبا و خسرت صفقة عبد لم تجعل له من حبك نصيبا؛ واي بر بدبختي و كوري و نابينايي! آن چشمي كه در دنيا تو را اي خدا، حاضر و ناظر بر حركات و سكناتش نديده و هم چنان بي پروا و بي اعتنا به فرمانت به همه جا خود را كشيده و در هر منظر و چشم انداز نامرضي تو، بي ترس از آتش قهرت چريده و سرانجام با دست خالي از سود جاوداني معرفت و محبت به خانه ي قبرش خزيده است.

وا اسفاه از اين زيان و خسران! اين بنده ي بي چاره اي كه يك عمر در اين بازار دنيا دويده و سايه ي عمر


عزيز از كف داده و عاقبت محروم از سود جاودان و بي حظ و نصيب، از مايه ي حيات ابدي در كفن پيچيده و رفته است.

گوشي كه در اين ايام مهلت، هر صداي آتش افروزي را در خود جا داده و اعتنايي به نداي حيات بخش انبيا و اوليا ننموده است. فردا شهيق لرزاننده ي جهنم را در خود جا خواهد داد كه (اذا ألقوا فيها سمعوا لها شهيقا و هي تفور) [1] .

اگر بنا شود كه هر چشم و گوش ناپاك و هر دل و مغز هوس بازي، به بهشت خدا راه بيابد، پس بهشت عين صحنه ي دنيا خواهد شد كه پاك و ناپاك و خبيث و طيب با هم بياميزند، در حالي كه اين چنين نيست:

(في جنة عالية، قطوفها دانية)؛ [2] در بهشت عالي رتبه، كه ميوه هاي آن نزديك است.

(لا يسمعون فيها لغوا و لا تأثيما)؛ [3] لغو و گناه را در آن جا نمي شنوند.

بر اين اساس، بالاترين نعمت براي انسان آن نيرو و آن وسيله اي است كه تمام اين اسباب و وسايل حياتي را از بدن و اعضاي بدن و قواي جسمي و روحي و ساير شرايط زندگي، همه را در راه تأمين هدف اساسي از خلقت انسان كه تقرب جستن به خالق سبحان است، بيفكند و آدمي را وادار كند كه تمام شؤون حياتي خود را در همان راه به كار برده و به منظور نيل به آن هدف اصلي، فعاليت كند و آن نيرو و آن وسيله، همان نيروي دين است كه در همه جا و همه حال و هر مرحله اي از زندگي، خدا و قرب او را به انسان نشان مي دهد و خاطر نشان مي سازد كه در نظر گرفتن هر هدفي جز خدا و رضاي او، سبب ابطال عمر و تضييع حيات است و افتادن در آتش حسرت و ندامت و محروميت، عاقبت آن است.

از اين روي، در اين قسمت از زيارت زمزمه مي كنيم كه چه سعادتي بالاتر از اين كه پس از اهداي تحيت و اظهار محبت و ابراز برائت از ظالمان، در حالي كه به سجده مي افتيم و بيني بر خاك مي ساييم، شاكر نعمت هاي الهي باشيم و شفاعت امام حسين عليه السلام را طلب كنيم!

اكنون كه مطلب به اينجا رسيد، مناسب است مطالبي درباره ي «شفاعت»، ذكر گردد:


پاورقي

[1] ملک «67» آيه‏ي 7.

[2] الحاقة «69» آيه‏ي 22-23.

[3] واقعه «56» آيه‏ي 25.