بازگشت

همراهان لشكريان يزيد


گروه هايي كه براي كشتن امام حسين عليه السلام، پيروي و هم كاري كردند، حتي آنان كه در كربلا حضور نداشتند، اما به اين جريان مهم، تن داده بودند.

در روايتي از جابر بن عبدالله مي خوانيم كه بعد از زيارت قبر امام حسين عليه السلام، خطاب به آن حضرت عرض كرد:

سوگند به آن كه محمد را به نبوت برانگيخت، كه ما شريكيم شما را در آن چه داخل شديد در آن.

عطيه مي گويد: به جابر گفتم: چگونه ما با ايشان شريكيم، و حال آن كه فرود نيامديم وادي را و بالا نرفتيم كوهي را و شمشيري نزديم. و اما اين گروه، پس جدايي افتاد ما بين سر و بدنشان، اولادشان يتيم و زنانشان بيوه شدند.

جابر گفت: اي عطيه! شنيدم از حبيب خود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم كه فرمود:

هر كه دوست دارد گروهي را، با ايشان محشور شود، و هر كه دوست داشته باشد عمل قومي را، در عمل ايشان شريك شود. پس قسم به خداوند كه محمد را به راستي برانگخت، نيت من و اصحابم بر آن چيزي است كه بر او امام حسين عليه السلام و يارانش گذشته است.

پس جابر گفت: من را به سوي خانه هاي كوفه ببريد. پس چون پاره اي راه رفتيم، به من گفت: اي عطيه! آيا وصيت كنم تو را و گمان ندارم كه برخورم تو را پس از اين سفر، و آن وصيت اين است كه دوست دار، دوست آل محمد را، مادامي كه ايشان را دوست دارد و دشمن دار دشمن آل محمد را تا زماني كه دشمن است با ايشان، اگر چه روزه دار و نمازگزار باشند و مدارا كن با دوست آل محمد، اگر چه بلغزد از ايشان پايي، از بسياري از گناهان، و استوار و ثابت بماند پاي ديگر ايشان، از راه دوستي ايشان، همانا دوست ايشان به بهشت بازگشت نمايد، و دشمن ايشان باز گردد به دوزخ. [1] .


پاورقي

[1] منتهي الآمال، ص 443-444.