بازگشت

نظر اهل تسنن درباره ي آتش زدن در خانه ي فاطمه




ابن قتيبه دينوري - از دانشمندان اهل سنت - و ديگر كساني كه در روايت كردن خويش به دروغگويي متهم نيستند، نوشته اند:

ابوبكر به اين هم بسنده نكرد تا آن كه عمر را به در خانه ي علي و فاطمه فرستاد. عباس و گروهي از بني هاشم نيز كه به مرگ پيامبر و سوگواري برپا داشتن مصيبت عظيم او مشغول بودند، نزد آنان حضور داشتند. دستور داد اگر براي بيعت بيرون نيامدند، آتش بيفروزند. [1] .

سيد بن طاووس رحمه الله مي نويسد:


اين چيزي است كه تا آن جا كه من مي دانم نه از انبياء و نه از اوصياء پيشين و پسين و نه از پادشاهان شهره در سنگدلي و ستمراني و نه از فرمانروايان كفر پيشه، هيچ يك چنان نبوده كه براي بيعت ستاندن از تعلل ورزان، گروهي را برانگيزند تا آن ها را به آتش بسوزانند يا تهديد به كشتن و ضرب و شتم نمايند.

به نظر من، نبوده پادشاه، پيامبر يا فرمانروايي چيره بر مردم كه آنان را از فقر به غنا برساند، از خفت و ذلت برهاند، به سعادت دنيا و آخرت رهنمون كند و با پيامبري خويش مرزهاي ستمكاران را براي آنان فتح كند و آن گاه بميرد و دردانه دختري از خود به جاي نهد و به آنان بگويد: او سرور زن هاي هر دو جهان است و دو كودك تقريبا هفت ساله با او باشد، آن گاه پاداش چنين پيامبر يا فرمانروايي، اين باشد كه رعيتش، آتش برافزوند تا آن دختر و فرزندانش را كه به منزله ي روح و پاره ي تن او بودند، بسوزانند. [2] .


پاورقي

[1] العقد الفريد، ج 4.

[2] کشف المحجة لثمرة المهجة، ص 67.