بازگشت

موقعيت امام حسين


اكنون پس از اين مقدمه نسبتا طولاني به موضوع اصلي باز مي گرديم كه بايد به امام حسين عليه السلام با اين دو ديدگاه نگريست، زيرا او از «انوار خمسه ي طيبه» است.

ابتدا بايد مشخص شود كه نگاه ما به آن حضرت چگونه است، ثبوتي يا اثباتي؟

نگاه ثبوتي، تمام حركات و سكنات آن بزگوار را دست نايافتني كرده است و آن چه نصيب ما خواهد ساخت، شنيدن مجموعه حوادث و وقايعي است كه هيچ مسئوليتي را براي ما در برنخواهد داشت و حتي هدايت آميز نيز نخواهد بود. تنها نكته، اين خواهد بود كه شهادت آن بزرگوار و اسارت خانواده اش براي بخشوده شدن گناه امت و محبان آن حضرت بوده، مهم ترين وظيفه ما اظهار ارادت و اقامه عزا، بر آن بزرگواران است!

حوادث و وقايعي كه با محور بودن شخص امام حسين عليه السلام تحقق يافته، همه از پيش تعيين شده و خط روشني است كه همه حوادث آن از جانب وحي ترسيم، و بايد به دست آن حضرت تحقق مي يافت. بنابراين براي هيچ قسمت از آن، نمي توان جانشين و نظيري ساخت.

با اين نگاه، توجه به اهداف بشري براي قيام آن حضرت، بي معنا خواهد بود و صرفا منظور از نقل حماسه ي عاشورا، اظهار ارادت و محبت و مويه بر آن حضرت است. اين تحليل با رواياتي نيز قابل تقويت است:

اين فرموده ي امام عليه السلام، كه «انا قتيل العبرة ما ذكرني مؤمن الا و قد استعبر؛ [1] من كشته و شهيد اشكم، هيچ مؤمن مرا ياد نكند مگر آن كه ديده اش را اشك فراگيرد» با اندكي سطحي نگري، هدف عاشورا و شهادت آن حضرت و وظيفه محبان خواهد شد.



پاورقي

[1] کامل الزيارات، ابن‏قولويه، ص 108.