بازگشت

برداشت آگاهانه


دستورات الهي، بايد به واسطه وحي در اختيار پيامبر قرار گيرد و كلام خدا به خوبي درك شود و بدون كاستي به مردم عرضه گردد. سپس در مقام تفسير و تبيين، تداوم بخش كلام وحي باشند.

براي اين كه وحي الهي، بدون كم و كاستي به مردم برسد، واسطه ي وحي، بايد ويژگي هاي ذاتي خاصي را


دارا باشد. اين امتياز فقط در نفس قدسيه محمديه تحقق يافته است. او تنها موجودي است كه نزديك ترين موجود به وجود مطلق است و توان ارتباط مستقيم با منبع وحي را دارد.

اين ديد نسبت به ائمه معصوم عليهم السلام كه مفسران وحي هستند، با اندكي تنزل قابل تصور است، چرا كه دريافت و درك واقعي كلام الهي، فقط از موجوداتي برمي آيد كه نزديك ترين موجودات به خداوند هستند. [1] .

شخصيت هايي كه اسوه و مقتدا و پيشواي عملي انسان ها هستند، گفتار و كردارشان حجت و هدايت است؛ به اين معنا كه تمامي ابعاد زندگي آن ها قابل تقليد و الگوبرداري و راهنمايي براي يك زندگي خداپسندانه است.

نمي توان موجودي را اسوه قرار داد كه افق وجودي او به اندازه اي با انسان فاصله دارد كه حتي تصور صحيح و واقعي آن غير مقدور است.

عدم هماهنگي در شرايط و خصوصيات ذاتي، عملا يك موجود را از دايره تقليد و الگو برداري خارج نموده، امكان ارتباط را نيز منتفي خواهد ساخت.

قرآن كريم، جايگاه رسول خويش را در ميان مردم، جايگاه «اسوه» و مقتدا مي داند و بر همگوني ميان او و نوع بشر با «منت» تأكيد فرموده است:

(لقد كان لكم في رسول الله أسوة حسنة)؛ [2] البته شما را در اقتداي به رسول خدا، سرمشق نيكويي است.

(لقد من الله علي المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا من أنفسهم...)؛ [3] خدا بر اهل ايمان منت گذاشت كه رسولي از خود آن ها در ميان آنان برانگيخت...

چنين جايگاهي، اين موجود را تا حد يك انسان با همه ويژگي ها و محدوديت ها و موانع پايين خواهد آورد كه نبايد خصوصيتي فوق انسانيت در خود داشته باشد؛ در غير اين صورت مقام «اسوه» و «منت» را متزلزل خواهد كرد.

لازمه اين وجهه آن است كه موجودي با كمال، ولي با تمام موانع، وجود داشته باشد كه هيچ خصوصيتي برتر از آن چه درباره يك انسان سراغ داريم، در زندگي و مشي اجتماعي او وجود نداشته باشد.

هر گونه تصوير شرايط ويژه مخصوصا شرايط ذاتي و خلقتي كه امكان تحقق و دست يافتن نوع بشر به


آن ميسر نباشد، آن ها را از دائره «اسوه» بودن و بويژه حجت قرار گرفتن خارج خواهد كرد.

پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم كه انسان كامل و و بي نظيري است و ديگران از راه يافتن به جايگاه و منزلت او ناتوان هستند. صرف نظر از مقام معنوي و عبوديت دست نايافتني حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم، خداوند به پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد بگو: (انما انا بشر مثلكم)؛ [4] من بشري هستم مثل شما!

در آيه اي ديگر درباره تمام پيامبران چنين مي فرمايد:

(انهم ليأكلون الطعام و يمشون في الأسواق)؛ [5] آنان غذا مي خورند و در بازارها راه مي روند!

نيز تكرار تعبيراتي نظير: (رسولا منكم) [6] ، (رسولا منهم) [7] ، (رسولا من انفسهم) [8] به ما مي فهماند كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرشته و يك موجود نامتجانس با ما نيست، بلكه او هم انساني است مثل ما، از جنس ما و با ويژگي هايي كه ما دارا هستيم تا الگوگيري از او ميسر باشد، لذا با تعبير «لقد» كه تأكيد مضاعف است مي فرمايد:

(لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة لمن كان يرجوا الله واليوم الآخر و ذكر الله كثيرا)؛ [9] مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيكويي است براي آنان كه به رحمت خدا و روز رستاخيز اميد دارند و خدا را بسيار ياد مي كنند.


پاورقي

[1] مراد از قرب، قرب اعتباري نيست، بلکه قرب حقيقي و ذاتي لازم است. مقامي که نتوان هيچ موجودي را اعم از انسان و فرشته به جاي آن نشاند. البته تصور صحيح اين جايگاه نيز فقط و فقط براي موجوداتي ميسر است که جايگاهي هم سنگ و يا برتر داشته باشند. بنابراين شناخت مقام والا و کنه واقعي نفس «محمديه» و «ولويه»، تنها براي ذات اقدس احديت ميسر است؛ زيرا وجودي برتر بلکه خالق وجود، اوست.

[2] احزاب «33» آيه‏ي 21.

[3] آل عمران «3» آيه‏ي 164.

[4] کهف «18» آيه‏ي 110.

[5] فرقان «25» آيه‏ي 20.

[6] بقره (2) آيه‏ي 151.

[7] بقره (2) آيه‏ي 129.

[8] آل عمران (3) آيه‏ي 164.

[9] احزاب «33» آيه‏ي 21.