بازگشت

ماتم سرا






اين جهان و آن جهان ماتم سرايت يا حسين

وحش و طير و انس و جن قربان برايت يا حسين



در زمين و آسمان و كرسي و عرش و جنان

شور محشر تا قيامت در عزايت يا حسين



زار نالم خون بگريم چون به ياد آيد مرا

«الوداع» اكبر شيرين لقايت يا حسين



آه و درد از آن دمي كز شوق رضوان يك به يك

جان نمودندي وفاداران فدايت يا حسين



با هزاران شوق آن قربانيان كوي تو

مي شدندي از وفا قربان وفايت يا حسين



اي دريغ از آن دمي كز تيشه ي شمشير و تير

او فتاده بر زمين نخل رسايت يا حسين



آه و درد از آن دمي كز كين نهاد آن بي حيا

خنجر از سنگين دلي ها بر قفايت يا حسين



سوختي عالم در آن دم كز ستم آتش زدند

آن گروه بي حيا در خيمه هايت يا حسين






خواست تا بيند قتيلت اهل بيتت را اسير

سوي آن صحرا خدا شد رهنمايت يا حسين



تا گذارندت به سر تاج شفاعت آن جهان

شد ز پيكر آن سر از خنجر جدايت يا حسين



تا كه پوشي خلعت سلطاني آن مملكت

ساختي گلگون ز خون دردا قيامت يا حسين



مادرت ژوليده مو زاري كنان بر سر زنان

دور مرقد روز و شب در كربلايت يا حسين



هاتف غيبي به گوشت مژده ها خواندي بلند

گشت تا در زير خنجر ناله هايت يا حسين



دم به دم گرييم و ناليم و كنيم از سوز دل

ذكر درد خواهران و طفل هايت يا حسين



سخت مي سوزيم سر تا پا چو خوانيم از وفا

قصه ي بي آب لب تشنه هايت يا حسين



زين حديث غم فزا سازيم عالم را تمام

غمكده شام و سحر بهر رضايت يا حسين



اين كمينه چاكرت مجنون به گلزار سخن

چون هزاران روز و شب نوحه سرايت يا حسين



كاش بودي در ركابت تا چو انصار تو جان

از طرب كردي نثار خاك پايت يا حسين




اللهم اجعلني في مقامي هذا ممن تناله منك صلوات و رحمة و مغفرة.

پرودگارا! مرا در اين مقام (زيارت) از آنان قرار بده كه درود و رحمت و مغفرت شامل حال آن هاست.



خداوندا! در اين جايي كه هستم

چنانم كن تو را تنها پرستم



رسد بر من چو آن محبوب خلقت

درود و رحمت و غفران حقت