بازگشت

كرامت خداوند


حمران، از امام صادق عليه السلام سؤال كرد در مورد مصيبت هاي اميرالمؤمنين علي عليه السلام، امام حسن و امام حسين عليهماالسلام كه ستمگران آن ها را كشتند و بر مسند و مقام آن ها نشستند، آيا ايشان را مغلوب كردند؟

امام باقر عليه السلام فرمود:

يا حمران حيث نزل بهم ما نزل من أمر الله عزوجل و اظهار الطواغيت عليهم سألوا الله عزوجل أن يدفع عنهم ذلك و ألحوا عليه في طلب ازالة ملك الطواغيت و ذهاب ملكهم اذا لأجابهم و دفع ذلك عنهم ثم كان انقضاء مدة الطواغيت و ذهاب ملكهم أسرع من سلك منظوم انقطع فتبدد و ما كان ذلك الذي أصابهم يا حمران لذنب اقترفوه و لا لعقوبة معصية خالفوا الله فيها، و لكن لمنازل و كرامة من الله أراد أن يبلغوها، فلا تذهبن بك المذاهب فيهم؛ [1] آن ها وقتي مبتلا به اين ستمگران شدند، تصميم مي گرفتند از خدا بخواهند ايشان را دفع نمايد، هم چون نخي كه پاره شود. قدرت و مكنت آنان از هم مي پاشيد و تار و مار مي شدند. مبادا خيال كني گرفتاري آن ها به واسطه ي گناهي بود كه مبتلا به آن شده، يا كيفر عمل ناشايستي بود كه انجام داده بودند، بلكه به واسطه ي مقام و موقعيت هايي بود كه خداوند مي خواست به آن ها كرامت فرمايد.


و اسئله ان يبلغني المقام المحمود لكم عند الله، و ان يرزقني طلب ثاركم مع امام هدي ظاهر ناطق بالحق منكم.

و باز از خدا درخواست دارم كه مرا به مقام محمودي كه براي شما نزد خدا است برساند و نصيبم كند كه در ركاب امام زمان (عج)، طلب خون و انتقام شما را با امامي كه هادي و ظاهر شونده ي ناطق به حق است بگيرم.



بخواهم اين كه من را هم رساند

مقامي را كه مولامان بخواهد



بخواهم تا ابد همراهيت را

نصيب من كند خونخواهيت را



به همراه امام راست گفتار

هداي ظاهر و محبوب دادار



امامي كه ز خاندان حق است

ز دامان كريمش كي كشم دست؟





پاورقي

[1] کافي، ج 1، ص 261، باب أن الأئمة (ع) يعلمون علم ما کان....