بازگشت

ثمره ي عبوديت و بندگي


راز و رمز عروج، «عبوديت» است. انسان در سير و سلوك عرفاني خود، بايد با برنامه ي بندگي و پرستش خداوند متعال سير كند كه خداوند متعال اين راه عبوديت را مقرر فرموده است؛ گويي راه ديگري تعيين نشده است.

(سبحان الذي أسري بعبده) هر چند (أسري) جنبه اخباري دارد، يعني خبر مي دهد از جرياني كه بين خدا و عبد خدا واقع شده، ولي جنبه ي انشايي نيز دارد، گويي به اين معنا هست كه اگر كسي از راه عبوديت گام برداشت و عبوديت را كامل كرد، خداوند متعال به چنين عبدي، سير مي دهد؛ زيرا در آيه، به عنوان «عبد» مطرح شده است و «باء» (بعبده)، اشاره به مصاحبت و همراهي دارد، گويي آن كس كه راه عبوديت را انتخاب كرد و در آن راه شبانه رفت كه (ان ناشئة الليل هي أشد و طءا و أقوم قيلا) [1] (سير نمود) خداوند نيز با او همراهي مي كند. و برنامه «اسراء» بردن در شب (سير دادن است) را نسبت به وي جاري مي سازد.

و اين آيه جنبه ي حكمي و دستوري دارد و در شمار آيات الاحكام است، زيرا برنامه عبوديت و سير را نشان مي دهد.

البته مطالب در اين باب بسيار است، ولي از نظر عملي و دستوري، يكي از وظايف الهي لااقل براي اهل معرفت و عرفان اين است كه از راه عبوديت به مراحل عالي برسند تا خداوند متعال، حقايق عالم هستي را به آنان نشان دهد، چون خداوند فرموده است: (لنريه من آياتنا) گويي عبوديت، اساس و پايه ي نشان دادن و به رؤيت رساندن خداوند سبحان، آيات خود را به عباد و بندگان خالصش مي باشد.


از متفرع شدن اين جمله (انه هو السميع البصير) به دنبال (لنريه من آياتنا) مي توان اين احتمال را داد كه (انه) به «عبد» برگردد كه مصداق آن، حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي باشد؛ گويي آن حضرت از راه عبوديت، آن قدر اوج گرفته است كه خداوند، آياتش را به او ارائه داده است تا او سميع و بصير شود، چه بسا اهل فن بر اساس جهاتي، يا به تناسب واژه هاي «سميع» و «بصير»، (انه) را به خداوند متعال ارجاع داده اند، ولي آن چه ذكر شد يك احتمالي است در ذيل آيه ي شريفه، كه جاي دقت و تأمل مي باشد.

البته منافاتي ندارد كه عنواني مانند «سميع» همانند «رحيم» و«رؤوف» بر عبدالهي در اين گونه موارد كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم مي باشد، اطلاق گردد، آن گونه كه در آيه آمده است: (لقد جاءكم رسول من أنفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رؤوف رحيم) [2] .

نيز براي رفع استبعاد در اطلاق «سميع» و «بصير» بر حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به اين آيه مي توان توجه كرد: (انا خلقنا الانسان من نطفة أمشاج نبتليه فجعلناه سميعا بصيرا) [3] .

بديهي است كه «سمع» و «بصر» به عنوان مرتبه اي از مراتب آن ها در انسان اطلاق شده است.

از اين رو اين دو وصف، مراتبي دارد كه بر مواردي، منطبق و متصف مي باشد و اختصاصي به حق متعال ندارد. البته ممكن است ادعا شود كه (انه هو السميع البصير) با توجه به اشباه و نظاير آن در قرآن اختصاص به حق متعال دارد. [4] .


پاورقي

[1] مزمل «73» آيه‏ي 6.

[2] توبه «9» آيه‏ي 128.

[3] انسان «76» آيه‏ي 2.

[4] در اين زمينه، مطالبي از آية الله العظمي حاج ميرزا محمد حسن احمدي فقيه يزدي، دامت برکاته، در کتاب محمد صلي الله عليه و آله و سلم راز آفرينش خوانندگان گرامي مي‏توانند براي استفاده‏ي بيش‏تر به آن مراجعه نمايد.