بازگشت

هنر پليد بني اميه


بارزترين هنر بني اميه اين بود كه اسلام بدلي را بر ضد اسلام اصلي به ميدان آورد و بسياري از


مسلمانان را به گمراهي كشاند.

عوامل گوناگوني كه به ساختار اسلام بدلي بني اميه كمك كرد و راه پيشرفت آن ها را در جامعه ي مسلمين هموار ساخت چند چيز بود:

1. عثمان، كه بالاترين شخصيت بني اميه به شمار مي رفت و داماد پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و صاحب مقام تلقي مي شد، بني اميه گرد او حلقه زدند و او را با نقاب فريبنده اي نظير «ذوالنورين»، «حافظ قرآن»، «خليفه ي مظلوم پيغمبر» و... بر ضد علي عليه السلام و خاندانش و پيروانش علم نمودند.

2. ام حبيبه، خواهر معاويه بود كه از همسران پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم محسوب مي گشت و بني اميه به وسيله ي او خودشان را «خال المؤمنين» قلمداد كردند.

3. شيوه ي نادرست ابوبكر و عمر و به ويژه عثمان بود كه معاويه ها را علي رغم صاحبان فضيلت مانند حضرت علي عليه السلام، به حكومت شام و مناطق ديگر منصوب نمودند.

4. ادعاي كتابت وحي معاويه بود. با اين كه دروغ بود، ايادي او تبليغات وسيعي پيرامون آن به راه انداختند و او را نزد توده هاي ساده لوح، به خصوص شامي ها از مقدسان درجه اول جا زدند.

5. حزب ها و خطهاي رنگانگي بود كه از اصحاب ظاهر الصلاح مانند طلحه، زبير، سعد وقاص و... به صورت رسمي يا غير رسمي تشكيل يافتند و با انواع بهانه تراشي ها بر ضد حضرت علي عليه السلام و يارانش فعاليت نمودند.

بر همين اساس حضرت علي عليه السلام فرمود:

اگر حق و باطل از همديگر جدا شوند، نه پيروان حق فريب مي خورند و نه پيروان باطل به هدف مي رسند، ولي مصيبت اصلي اين جاست كه سياست بازان فريبكار، حق و باطل را به هم مي آميزند و در پناه مقدسات جامعه موضع مي گيرند و با اغفال مردم، مقاصد خودشان را پيش مي برند. [1] .

و اين شيوه ي شيطان است كه طبق فرمايش خداوند حكيم در قرآن كريم (لأقعدن لهم صراطك المستقيم، ثم لآتينهم من بين أيديهم و من خلفهم و عن أيمانهم و عن شمائلهم)، [2] در صراط مستقيم يا راه حق موضع مي گيرد، و زير چتر علم و عبادت، انصاف و عدالت، اخلاق و فضيلت، متزلزل هاي انحراف پذير را از چهار سوي شرق و غرب و شمال و جنوب، صيد مي كند.

هدف از معرفي اين خاندان، انجام لعن بيش تر، آن هم با دلي پر از بغض و كينه، نسبت به دودمان پليد اموي است.



پاورقي

[1] شرح نهج‏البلاغه، ج 1، ص 299.

[2] اعراف (7)، آيات 16-17.