ناپاكي هاي يزيد
يزيد جواني خودسر، شهوت پرست، بي باك، عياش، خوش گذران و بي خرد بود.
او كه گرايش به مسيحيت تحريف شده داشت، دوران جواني را نزد قبيله ي مادرش «بني كلب» بود كه
پيش از اسلام دين مسيحي داشتند.
علاوه بر تأثير پذيري از مسيحيت، خشونت باديه و سختي طبيعت صحرا نيز با سرشت او درهم آميخته بود. [1] .
وي، بر اثر هوس بازي بسيار، به صورت علني، مقدسات اسلام را زير پا مي گذاشت و به خار شهوت پرستي، از هيچ فسادي فروگذار نبود.
يزيد در رفتار با مردم، روش فرعون را در پيش گرفته بود، بلكه رفتار فرعون از او بهتر بود. [2] .
علاوه بر آن، تظاهر به فساد و شرب خمر علني و برپايي بزم هاي اشرافي، تا جايي بود كه در مجالس عياشي با وقاحت و صراحت تمام، به مقدسات اسلامي، چنين دهن كجي داشت:
ياران هم پياله ي من!
برخيزيد و به نغمه هاي مطربان خوش آواز گوش دهيد و پياله هاي شراب را پي در پي سر بكشيد و بحث و مذاكره ي علمي و ادبي را كنار بگذاريد.
نغمه هاي (هوس انگيز) ساز و آواز، مرا از شنيدن اذان و نداي الله اكبر بازمي دارد و من حاضرم حوران بهشتي را (كه نسيه است) با خم شراب (كه نقد است) عوض كنم! [3] .
دربارش مركز انواع فساد و گناه بود و آثار شوم فساد و بي بندباري و بي ديني در جامعه، تا اماكن مقدسي هم چون مكه و مدينه نيز گسترش يافته بود. [4] .
يزيد كسي بود كه جانش در راه افرا در هوس بازي و شراب خواري تلف شد. [5] .
پاورقي
[1] به گواه تاريخ، يزيد گرايش خود را نسبت به مسيحيت کتمان نميکند، بلکه علنا ميگفت: اگر شراب در دين احمد (پيامبر اسلام) حرام است، تو آن را بر دين مسيح بگير (و بياشام) تتمة المنتهي في وقايع ايام الخلفا، حاج شيخ عباس قمي، ص 43.
البته خوردن شراب در آيين واقعي مسيح عليهالسلام، نظير آيين اسلام تحريف شده است. گرايش يزيد به مسيحيت، در حقيقت، به انحرافها و بدآموزيها ساختگياي بود که بعدها در اين آيين راه يافته بود. سيرهي پيشوايان، مهدي پيشوائي، ص 180.
[2] مروج الذهب، مسعودي، ج 3، ص 68.
[3] تذکرة الخواص، سبط ابنالجوزي، ص 291.
[4] مروج الذهب، مسعودي، ج 3، ص 67.
[5] مقتل الحسين، اخطب خوارزمي، ج 2، ص 183.