بازگشت

اهميت ذكر مصائب


تجديد خاطرات تأثرآور حماسه ي كربلا، روح را لطيف كرده و احساسات را تهييج مي كند و بهترين محرك عزاداران به تبعيت از آن شهيد براي مجاهدت در راه خدا است.

انگيزه ي بسياري از نهضت شيعه، وجود همين سوگواري ممتد بر فاجعه ي كربلا در هر محرم و ياد


حماسه و استقامت امام حسين عليه السلام و اصحابش در راه احياي حق و حقيقت بوده است.

بنابراين گريستن بر مصايب امام حسين عليه السلام در بعد مبارزاتي يك جنگ عاطفي است و هم چنين مي تواند عامل تحولات بزرگ اجتماعي و تقويت روحيه و شجاعت افراد باشد.

امام خميني قدس سره فرمود:

ما ملت گريه ي سياسي هستيم، ما ملتي هستيم كه با همين اشك ها سيلي جريان مي دهيم و سدهايي را كه در مقابل اسلام ايستاده است خرد مي كنيم.

امام حسين عليه السلام روشنگري بود كه ناله هاي در گلو شكسته و ضجه هاي در خون نشسته مردم مؤمن را در عصر اختناق اموي تبديل به فرياد كرد و آن چه را كه حتي برخي چهره هاي سياسي و معروف آن دوران تصورش را نمي كردند با قاطعيت فرمود.

پيوند گسست ناپذير مردم با چنين امامي از طريق سوگواري بر آن حضرت تداوم و استحكام مي يابد.

حضرت علي عليه السلام فرمود: قلوب الرجال وحشية فمن تألفها أقبلت عليه؛ [1] ارواح و قلوب را با يكديگر سنخيتي است كه به اصل همه ي آن ها باز مي گردد. و چون در جمعي به سوگ مي نشينند و براي حادثه اي توأم با حماسه و فداكاري مي گريند، اين روان ها به هم رسيده ريشه هاي خويش را مي يابند، سوز و گداز خود را لمس مي كنند، شعله هاي عشق مي افزوند، ذوب مي گردند و يكي مي شوند.

اشك آن بزرگان بر معرفتي استوار بود كه نسبت به سالار شهيدان داشتند و از ستمي كه به ناحق بر او و يارانش رفته ناراحت و آزرده بودند.

هم چنين بر حسب اصل تولي، نسبت به اين خاندان و از جمله امام حسين عليه السلام ارادت مي ورزيدند، چنين محبتي ايجاب مي كند كه آنان در مجالس ذكر مصائب و سرگذشت آن حضرت حضور يابند، يا در برپايي اين گونه محافل بكوشند و بر اثر چنين تذكري سيل اشك بر گونه ها روانه سازند.

علاوه بر اين دو انگيزه ي دروني عالمان شيعه همواره متوجه روايات و احاديثي بودند كه شيعيان را به تشكيل مجالس سوگواري و گريه بر سيدالشهداء ترغيب و تشويق مي كنند.

اندوهي كه از مصائب كربلا در دل دوستان اهل بيت به وجود آمده و موجب شده علماي بزرگ در اين جهت اهتمام ورزند.

سوگواري و گريستن، حلقه معنوي به وجود مي آورد كه قلوب شيعيان را به يكديگر متصل كرده و سپس همه ي روان هاي محزون را با روح بلند و تابناك آن شهيد مظلوم پيوند مي زند و محبت او را در دل ها جايگزين مي كند.

گريه ها از يك طرف جويباري را تشكيل مي دهند كه صفا و صميميت و محبت را در ميان شيعيان پديد مي آورده و بعد به سوي اقيانوس بي پايان رحمت و مغفرت پروردگار جاري مي شود و از سوي ديگر،


مي تواند سيلي را پديد آورد كه بساط ظلم و استبداد را در هم نورديده و كاخ ظلم و ستم را ويران سازد.

عزاداري براي سالار شهيدان و گريستن بر امامي كه همراه با ياران وفادار خود عاشقانه جهت زنده نگاه داشتن آيين حق با ستمگران عصر به مبارزه برخاست و پرده از سيماي كريه دستگاه فاسد بني اميه برافكند، وظيفه تمامي مسلمانان است و حركتي است اسلامي كه ناشي از وابستگي و پيوستگي شيعيان با اهداف ائمه عليهم السلام مي باشد.

واقعه ي كربلا چون مشعلي فروزان در سراسر تاريخ، روشني بخش راه انسان هاي مشتاق حق و تشنه ي معروف است، لذا سر تأكيد ائمه معصومين و علما بر تشكيل مجالس عزاي حسين و توصيه و تشويق بر اقامه ي مجالس عزاداري، در خور تدبر و دقت است.

شيعيان درگذر تاريخ پر فراز و نشيب، ياد عاشورا را زنده نگاه داشتند تا به سفارش مؤكد ائمه عليهم السلام جامه ي عمل بپوشانند.

امام حسين عليه السلام، علاوه بر شايستگي هاي ذاتي، از شرافت نسبي و خانوادگي برخودار بوده و در راه هدفي پاك باانگيزه اي خالصانه و الهي قيام نموده و مرگ با عزت و شر را از ظلم پذيري برتر دانست.

چنين انساني با عظمتي با آن عزت نفس و مقاومت در مقابل مصائب و ظلم ستيزي، شايسته تجليل است و بايد به ياد جانبازي هاي او مردم بر سر و سينه بزنند و بگريند.

اگر چنين امامي در قيد حيات دنيوي بود، مردم از وجودش فيض مي بردند و حال كه به شهادت رسيده و از حيات پر بركتش محرومند، پيروان او بايد با سوگواري و عزاداري با حركت او همنوايي كنند.


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، کلمات قصار، ص 478، ش 50.