بازگشت

پرواز روح


از جمله شرح هايي كه بر زيارت پر فيض عاشورا انجام شده، كتاب «زيارت در پرتو ولايت» است كه نويسنده [1] در اين فراز چنين آورده است:

به طور كلي روحيه هاي كوچك، چون از خود «هدف» و «درد» ندارند (همه دردها و هدفهايشان در خواسته هاي جسماني خلاصه مي شود) و ايده آن ها متعالي نيست، تن ها را به زحمت نمي اندازند. اما روحيه هاي بزرگ هميشه تن را به حركت وامي دارند و در زحمت و بلا قرار مي دهند. فرقشان شكافته و سرشان بريده مي شود و به همين جهت شهادت بر آن ها افتخار است. و نشانه عظمت نفس آن ها مي باشد.

در اين گونه اشخاص كه روحشان از جسمشان بزرگتر است وظيفه ي بدن نيز دشوار است. بدن علي عليه السلام اگر مي خواهد با روح او بسازد بايد با نان جوين و شب زنده داري ها بسر برد، احيانا از ناحيه ي خود علي مجازات ببيند و سر را توي تنور ببرد. تن حسين عليه السلام اگر بخواهد با روح حسين عليه السلام همدم باشد بايد آماده ي تشنگي بي اندازه باشد، آماده ي زخم هاي تير كالقنفذ باشد. [2] .

آن چه كه به شهداي كربلا ارزش بخشيد، آزادي روحي آنان بود كه با كمال ميل و رغبت و از روي


اشتياق در راه خدا در كنار مولي و مقتدا و امام خويش جانفشاني نمودند. و مقام آنان به جايي رسيد كه حضرت سيدالشهداء در مورد آنان فرمود:

فاني لا أعلم أصحابا أوفي و لا خيرا من أصحابي و لا أهل بيت أبر و أوصل من أهل بيتي فجزاكم الله عني خيرا؛ [3] من اصحابي باوفاتر و بهتر از اصحاب خود و اهل بيتي نيكوكارتر و بهتر از اهل بيتم سراغ ندارم. پس خداوند بهترين پاداش را به واسطه ي من به شما عنايت فرمايد....

اصحاب و ياران حضرت به گونه اي بودند كه همانند امام خويش هر چه به شهادت نزديك تر مي شدند چهره ها برافروخته تر و مصمم تر مي شد و آرامش و سكون بر آن ها حاكم مي گشت.

حضرت سيدالساجدين عليه السلام در مورد امام حسين عليه السلام و اصحابش چنين فرمود:

و كان الحسين صلوات الله عليه و بعض من معه من خصائصه تشرق ألوانهم و تهدأ جوارحهم و تسكن نفوسهم؛ [4] حسين عليه السلام و بعضي از اصحاب آن حضرت در هنگام شهادت چهره هايشان برافروخته، روح هايشان استوار، بدن هايشان بي تزلزل و استوار و قلبشان آرام و بي دغدغه بود.

و در حديث [5] معرفي حضرت امام علي عليه السلام درباره ي عظمت روحي افرادي كه در كنار حضرت اباعبدالله عليه السلام به شهادت رسيدند چنين فرمود:

مناخ ركاب و مصارع عشاق شهداء، لا يسبقهم من كان قبلهم و لا يلحقهم من بعدهم؛ اين جا [6] بار انداز سواران و قتلگاه عاشقان است، شهدايي كه نه به پيشينيان بر آنان سبقت جسته اند و نه آيندگان به مقام آنان دست يابند.

در يكي از روايات، از امام صادق عليه السلام سؤال مي شود كه چگونه اصحاب امام حسين بن سوي مرگ مي شتافتند؟ آن حضرت عليه السلام فرمود:

انهم لهم الغطاء حتي راوا منازلهم من الجنة فكان الرجل منهم يقدم علي القتل ليبادر الي حوراء يعانقها و الي مكانه من الجنة؛ براي آنان پرده ها كنار رفت تا اين كه مقامات خويش را در بهشت مشاهده كردند اين چنين بود كه مردي از آنان به كشته شدن روي مي آورد تا اين كه به حورالعين و جايگاه خويش در بهشت برسد.

البته اين يقين مرتبه والايي است كه براي هر فرد رسيدن به آن ميسر نيست، اما آن چه از قرآن كريم و آثار اهل بيت عليهم السلام مي توان استفاده كرد اين كه دو عامل، نقش عمده در رسيدن به آن دارد:



پاورقي

[1] بانو مجتهده زهره صفاتي؛ نشر آيات بينات، 1384 هش.

[2] يعني بدن مبارک حضرت از کثرت اصابت تير مانند قنفذ (خارپشت) مي‏نمود.

[3] بحارالانوار، ج 44، باب (37) ما جري عليه بعد بيعة الناس، ص 392 و 393.

[4] بحارالانوار، ج 44، ص 279، ر 2؛ ج 6، باب (6) سکرات الموت و شدائده، ص 154.

[5] نظير اين بيان در شرح نهج‏البلاغه ابن‏ابي الحديد تحت عنوان «نزول علي بکربلاء» آمده است. ج 3، ص 171.

[6] اشاره به سرزمين نينوا هنگامي که در نيمه راه صفين بودند.