بازگشت

راه يافتن به حريم سر معصومين


يكي از سنت هاي زيارت، در وقت دخول حرم معصومين عليهم السلام «اذن دخول» است.

اذن دخول در حرم معصومين عليهم السلام در حقيقت به اين معناست كه اذن و اجازه مي خواهيم تا در حريم آن ها ظاهر شويم و قاعدتا اذن دخول جنبه ي صوري و ظاهري ندارد. و اگر هم ظاهري ملاحظه مي شود به لحاظ واقع است. وقتي مي گوييم آيا اجازه مي دهيد در خانه شما وارد شويم؟ يعني اين كه آيا اذن و اجازه ورود در محفل سر خود را به ما مي دهيد؟ ابتدا اين اجازه از حريم الهي شروع مي شود و سپس بنابر سلسله مراتب، اجازه ي ورود در حريم سر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه معصوم عليهم السلام را تقاضا مي كنيم. و اساسا هر كسي به اندازه ي لياقت و ظرفيتش وارد در سر حرم مي گردد و كسي كه اجازه ورود در حرم را پيدا نمايد براي هميشه در حريم الهي و پيامبر اكرم عليهم السلام و ائمه ي معصوم عليهم السلام است.

يكي از آداب زيارت «اذن دخول»، اجازه خواست و وارد شدن در حرم معصومين عليهم السلام است. و اين سنتي است كه در قرآن كريم نيز به آن اشاره شده است. قرآن اذن و اجازه را به عنوان يكي از آداب ورود در خانه ي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بيان كرده مي فرمايد:

(يا أيها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبي الا أن يؤذن لكم...)؛ [1] اي كساني كه ايمان آورده ايد در خانه هاي پيامبر داخل نشوييد مگر اين كه به شما اجازه داده شود.

باز از آياتي كه گوياي اذن دخول در جايگاه و خانه ي پيامبران و ائمه عليهم السلام است اين آيه ي شريفه مي باشد:

(في بيوت أذن الله أن ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو والاصال) [2] در خانه هايي كه خدا اجازه داده تا برافراشته شده تكريم شوند و نامش در آن خانه ها برده شود، در آن خانه ها است كه صبحگاهان و شامگاهان خدا را تسبيح مي گويند (كه در عين اشتغال به كارهاي دنيايي كه وظيفه شان هم هست يك لحظه از خداي خود غافل نمي مانند).

مقصود از (في بيوت) (در خانه هايي) چيست؟ شايد همه ي مفسرين گفته اند مقصود اين است كه آن چراغي كه ما مثال زديم در خانه هايي اين چنين باشد (مراد آيه نور است) [3] طبعا اين سؤال به وجود مي آيد كه آن چراغ را در هر خانه اي اگر ذكر مي كرد كافي بود، چرا اين همه قيد در آن آمده است كه آن چراغ در خانه اي باشد كه آن خانه چنين و چنان باشد اين خودش مؤيد همين است كه آن مثل، مثل انسان است.

نيز در روايتي كه در تفسير «صافي» نقل شده فرموده اند:


هي بيوتات الانبياء والرسل والحكماء و ائمة الهدي؛ اين خانه هاي پيامبران و مرسلين و حكماء و ائمه ي هدايت (خانه هاي اكابر معنوي بشر) است.

حالا چه فرقي است بين خانه اي كه مال يكي از اولياء خدا باشد و خانه اي كه مال ديگران باشد؟ از نظر ساختمان و خشت و گل كه هميشه خانه ي ديگران بر خانه ي اينها ترجيح داشته است، خود آيه نشان مي دهد و در روايات هم آمده است كه مقصود از اين خانه ها، خانه هاي گلي و ظاهري نيست، بلكه مقصود همان كالبد و بدنهاي آن هاست، يعني اين كه اينها انسانهايي هستند كه بدنشان مسجد و معبد روحشان است.

در روايات ما هم هست كه مقصود از اين خانه ها خود آن ها هستند. «قتاده» يكي از مفسرين و فقهاي زمان خودش است (از مفسرين اهل تسنن و در كوفه بوده است). وي در سفري كه به مدينه داشت، خدمت امام باقر عليه السلام مشرف مي شود و از امام سؤالاتي مي كند و جوابهايي مي شنود و در مقابل سؤالات امام عليه السلام درمي ماند و احساس حقارت مي كند.

بعد به امام عليه السلام عرض مي كند: من با عالم هاي زيادي روبرو شده ام. ولي در مقابل هيچ كس به اندازه شما خودم را گم نكرده و مضطرب نشده ام.

حضرت فرمود:

مي داني در مقابل چه كسي قرار گرفته اي؟ «بين يدي بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه...»، در مقابل آن هايي قرار گرفته اي كه خدا آنان را بيوت ناميده است؛ يعني اين كه در مقابل تو يكي از اين بيت هاست.

بعد خود او منصفانه اقرار كرد و گفت:

يابن رسول الله! تصديق مي كنم كه مقصود از آن بيوت كه در قرآن آمده است خانه ها سنگي و گلي نبوده، خانه هاي انساني است، يعني مقصود از خانه، اين وجودهاي مقدسي است كه بايد اذن از آنان گرفت.


پاورقي

[1] احزاب «33»، آيه 53.

[2] نور «24»، آيه 36.

[3] مراد از چراغ، آيه‏ي نور است: (الله نور السماوات والأرض مثل نوره کمشکاة فيها مصباح)؛ خداوند نور آسمان‏ها و زمين است مثل نور خداوند همانند چراغداني است که در آن چراغ پر فروغي باشد. (نور «24»، آيه‏ي 36).