بازگشت

سلسله ي بني اميه


سر سلسله ي بني اميه، «اميه» بود و از آن جا كه روحيات ناپاك و مادي داشت، به اندازه اي بي غيرت بود كه حتي همسر خودش را در اختيار فرزندش گذاشت! [1] اين كار به قدري وقيح بود كه حتي در جاهليت عرب نيز، ننگ بزرگي محسوب مي شد. «حرب» فرزند «اميه» نيز كه پدر ابوسفيان بود، تجاوزهايي به حقوق و نواميس مردم دارد كه نقل آن مجال ديگري را مي طلبد. هم چنين ابوسفيان، كه پدر «معاويه» بود، بزهكاري هاي فراواني دارد كه دو نمونه ي آن، با دو روسپي مشهور، به نام «نابغه» مادر عمروعاص و «سميه» مادر زياد بن ابيه، در مدارك معتبر ثبت مي باشد. [2] يكي از رسوايي هاي بزرگ معاويه، اين بود كه بر سر منبر اسلام، «زياد» زنازاده را، برادر خود خواند، و به طوري كه برخي از منابع موثق مي گويد: عمروعاص نيز، در اثر زناي ابوسفيان با «نابغه» مادر او، متولد گشت. [3] از اين رو عده اي او را هم مانند «زياد»، برادر «معاويه» به شمار مي آورند!

طبيعي است كه اين سه برادر ادعايي يا واقعي: معاويه، زياد و عمروعاص، كه روح ابوسفياني داشتند، مانند يك جان در چند بدن عمل مي كردند و دوش به دوش يكديگر، با آزار مرداني هم چون امام علي عليه السلام و پيروانش، مبارزه مي نمودند. در دوره ي بعد نيز «عبيدالله» فرزند همان «زياد» بود كه به دستور يزيد، فرزند همان معاويه، با امام حسين فرزند امام علي عليه السلام مبارزه كرد و آن حضرت را به همراه عزيزان خدا، به شهادت رسانيد.


علاوه بر اين ها، دانستن اين موضوع كه بني اميه فقط يك گروه مخالف نبودند، بلكه در تحريك، يا تقويت همه ي گروه هاي مخالف، دست داشتند، بيانگر آن است كه كليه ي حركت هاي ضد اسلامي توسط آنان رهبري مي شد. از باب نمونه مي توان «هند» همسر ابوسفيان، را مثال زد كه در جنگ احد، نقشه ي قتل پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و امام علي عليه السلام و جناب حمزه را طراحي كرد تا اين كه غلامش، حمزه سيدالشهداء را كشت و مثله نمود و حتي جگر او را بيرون كشيده و جويد كه به «آكلة الاكباد» يعني جگرخوار معروف گشت. [4] .

بنابراين دو تبهكار نامي تاريخ اسلام؛ يعني معاويه و يزيد، فرزندان ابوسفيان و هند هستند و قطعا از آن دو روح پليد و از اين دو روح پليدتر، انتظار چنين ستم هايي بر پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و امام علي عليه السلام و خاندان او مي رفت.

«سنائي» چه زيبا سروده است:



داستان پسر هند مگر نشنيدي؟

كه از وز سه كس او به پيمبر چه رسيد؟



پدر او، لب و دندان پيمبر بشكست

مادر او، جگر عم پيمبر بمكيد



او، به ناحق، حق داماد پيمبر بگرفت

پسر او، سر فرزند پيمبر ببريد




پاورقي

[1] النزاع والتخاصم، مقريزي، ص 42.

[2] شرح نهج‏البلاغه، ج 4، ص 70.

[3] همان، ج 2، ص 101، نقل از ربيع الابرار زمخشري.

[4] شرح نهج‏البلاغه، ج 3، ص 387؛ طبري، ج 2، ص 204.