بازگشت

اشعار اهل سنت در سوگ امام


24. شافعي - پيشواي يكي از مذاهب اربعه ي اهل سنت كه علاقه و ارادت بسياري به اهل بيت عليهم السلام دارد - درباره ي واقعه ي عاشورا، اشعار زيبايي سروده است كه ترجمه ي برخي ابيات آن را مي آوريم:

اين حادثه از حوادثي است كه خواب مرا ربوده و موي مرا سپيد كرده است.

دل و ديده ي مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگين كرده است و اشك چشم، جاري و خواب از آن پريده است.

دنيا از اين حادثه ي خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم متزلزل شده و قامت كوه ها از آن خواب ذوب شده است.

آيا كسي هست كه از من به حسين عليه السلام پيامي برسان، اگر چه دل ها آن را ناخوش دارند؟!

حسين كشته اي است بدون جرم و گناه كه پيراهن او به خونش رنگين شده،

عجب از ما مردم آن است كه از يك طرف، به آل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم درود مي فرستيم و از سوي ديگر، فرزندان او را به قتل مي رسانيم و اذيت مي كنيم!

اگر گناه من دوستي اهل بيت پيامبر است، از اين گناه هرگز توبه نخواهم كرد.

اهل بيت پيامبر در روز محشر، شفيعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضي داشته باشم، گناه نابخشودني كرده ام. [1] .

و براي تأكيد بيش تر بر همين اساس بود كه در اين يادداشت چنين نوشتيم:

جريان كربلا نه تنها رابطه مستقيم با مسأله ي خلافت و خلفا دارد، بلكه اگر آن مسائل نبود، جريان كربلا با آن خصوصيات پيش نمي آمد.

همان گونه كه در گفتار دانشمندان منصف سني و حتي برخي از متعصبين آنان نقل كرديم «همه ي دگرگوني هايي كه در طول تاريخ اسلام، چه در ميدان عقيده و چه در ميدان سياسي، به وجود آمده از صدر اسلام ريشه مي گيرد.» [2] .


بنابراين همان گونه كه ذكر شد، بيان انتقادها و ايردهايي از خلفا، آن هم بر اساس مدارك اهل تسنن، و نيز بيان انتقاد و ايرادهايي كه جنبه ي اهانت ندارد. لازمه ي يك پژوهش منصفانه است.

اميد كه پژوهشگران اهل سنت اين نوشتار را با تأمل و هر جا لازم بود، تحمل، بخوانند، نه براي اين كه شيعه ي اثني عشري شوند، اين امري است ميان خود و خدايشان، بلكه براي اين كه بدانند، حوادث چگونه شكل گرفته است و از چه شخصيتي صحبت است. و سرانجام شيعه كيست و چه مي گويد؟ و اين كه چهارده قرن است زمين از خون شيعه خشك نمي شود براي چه آرمان متعالي الهي، انساني و اسلامي، قرآني است.

در پايان تأكيد مي كنيم كه هدف از ارائه ي اين مطالب، نقل مطالب از اين كتاب و آن مقاله و به صورت مكرر نبود، بلكه سعي بر تحليلي ژرف با نظمي دقيق بود كه بتوان در نقطه اي بلند، حادثه ها را با چشم انداز وسيع تري ديد.

فرياد عدالت فاطمه، در روز عاشورا، از حنجره ي فرزند حسين (ع) نيز طنين افكن شد، چنان كه روزي همان فرياد، از حنجره ي فرزند ديگرش مهدي موعود (عج) طنين افكن خواهد شد و عدالت آفاقي و انفسي گستره ي زمين و آفاق زمان و عرصه هاي زندگي انساني را خواهد گرفت... و اين است حقيقت جاويدان رسالت محمدي... و اين است كه شيعه هماره فرياد مي زند: بعثت... غدير... عاشورا.. مهدي...

براي آن كه بتوانيم عمق جنايت امويان را به قضاوت بنشينيم، ابتدا سلسله ي دو خاندان را با هم مقايسه مي نماييم:


پاورقي

[1] نامه دانشوران ناصري، ج 9، ص 298.

[2] الحسين، علائلي، ص 1.