بازگشت

پيامبر و شهادت حسين در كربلا


6. از عايشه نقل شده است كه گفت:

حسين در حالي كه به پيامبر وحي نازل مي شد، به محضر وي درآمده و خود را روي او انداخت و از پشت او بالا رفت. جبرئيل گفت: يا رسول الله! او را دوست مي داري؟ فرمود: چرا پسرم را دوست نداشته باشم. جبرئيل گفت: امت تو بعد از تو، او را خواهند كشت. جبرئيل دست خود را دراز كرد و مقداري خاك سفيد به او داده و گفت: در اين سرزمين، اين پسر تو كشته مي شود و اسم اين سرزمين، «طف» است. و چون جبرئيل از نزد پيامبر رفت، پيامبر از خانه خارج شد و در حاليكه آن خاك را در دست گرفته بود مي گريست. فرمود: عايشه! جبرئيل به من خبر داد امتم پس از من، فريب خورده و پسرم حسين را در سرزمين طف خواهند كشت. سپس در حالي كه گريه مي كرد، به طرف اصحاب خود - كه در ميان آنان علي، ابوبكر، عمر، حذيفه، عمار و ابوذر بودند - رفت. آنان عرض كردند: يا رسول الله! چرا گريه مي كنيد؟ فرمود: جبرئيل به من خبر داد پسرم حسين بعد از من در سرزمين طف به شهادت مي رسد و اي خاك را به من داده و گفت: در همان جا به خاك سپرده خواهد شد. [1] .


پاورقي

[1] مجمع الزوائد، ج 9، ص 187.