بازگشت

سخن آخر


واپسين كلام را فرمايش رسول گرامي اسلام عليه السلام قرار مي دهيم، آن گاه كه مردي از انصار به ايشان عرض كرد: ما در بدر عده اي پيرمرد را كشتيم ( يعني كار مهمي انجام نداده ايم ) . پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:

آنان گروهي از بزرگان بودند كه اگر جمع آنان را مي ديدي، در برابرشان خودت را مي باختي واگر به تو دستوري مي دادند ( بدون چون و چرا ) اطاعت مي كردي و شأن و منزلت خود را در برابر شأن آنها ناچيز مي شمردي ( اينها همه اثر هيبت آنهاست كه چشم و دل را پر كرده است ) . [1] .


و اين همان چيزي است كه رهبر معظم انقلاب به آن اشاره دارند كه حركت خواص، به دنبال خود، حركت عوام را مي آورد و به راستي آنها كه نام و نشاني دارند و شخصيت هاي برجسته اي هستند مي توانند بر توده مردم اثر گذار باشند و آنان را به سوي سعادت يا شقاوت رهنمون سازند. ژرف انديشي مقام معظم رهبري نشانگر اهميت مسأله است.

آنچه گذشت نگاهي گذرا بود به عملكرد خواص و عوام كه صد البته اين موضوع نياز به بررسي و پژوهش جدي تري در ابعاد قرآني، روايي و تاريخي دارد و تنها به دست پژوهشگران فرزانه مي توان به گوهرهاي عبرت آميز اين درياي ژرف دست يافت. ما با بضاعت ناچيز خود دريافتيم نقطه ي آغاز انحراف، فاصله گرفتن از ارزش ها و آرمان هاست، «رفاه طلبي» و «تجمل گرايي» دو نشانه ي بزرگ واپس گرايي و رويكردي به ارزش هاي جاهلي است كه خواص جامعه را از رسالت حقيقي خويش دورساخته، در حضيض ذلت فرومي برد. آري عاشورايي شدن مهم است، ولي عاشورايي ماندن و در عاشورا فاني شدن مهم تر.

از آنچه گفته شد چنين بر مي آيد كه قيام عاشورا، همچون قيام فردي عليه ديگري يا گروهي عليه گروه ديگر، در مقطعي از تاريخ نيست، بلكه عاشورا يك مكتب است، مقابله همه خوبي ها با همه بدي ها، مبارزه ي ارزش ها با ضد ارزش ها، قيام حق عليه باطل و نبرد اسلام با كفر است كه تا قيام قيامت ادامه دارد؛ حقيقتي كه خداوند در سوره آل عمران، آيه 13 بيان داشته:

قد كان لكم آية في فئتين التقنا فئة تقاتل في سبيل الله و اخري كافرة؛

به راستي در مبارزه دو گروهي كه با هم روبه رو شدند، براي شما نشانه اي بود. يكي در راه خدا مي جنگيد و گروه دوم كافر بود.


رسالت جداسازي حق از باطل و عدل از ظلم به منظور پايداري حق و عدل و نابودي باطل و ستم، رسالت بزرگي است كه بر دوش همه ي دينداران و خواص نهاده شده است. اينك ما دلباختگان مكتب عاشورا، عهدنامه اي با خون دل امضا مي كنيم و به پيشگاه مقدست تقديم مي داريم كه تا جان در بدن داريم، دل به عشق تو بسپاريم و در راه دفاع از آرمان الهي، كه رسالت بزرگ انسانيت است، از هيچ تلاشي كوتاهي نكنيم.

اميد كه فرهنگ عاشورا همواره بر سالكان كوي شهادت عطر افشاند و انقلاب اسلامي ما به انقلاب جهاني حضرت مهدي ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) متصل گردد. روزي كه رنج دل هاي داغدار، تسكين يابد و جان ها از زمزم حضورش سيراب شود.

به اميد آن روز

به انتظارت مي مانيم اي يگانه ي سبز


پاورقي

[1] مجمع البيان، طبرسي، ج 2، ص 609.