بازگشت

محورهاي قابل بررسي در نهضت عاشورا


در نهضت عاشورا با شخصيت هايي مواجهيم كه با رفتار ارجمندانه و والايشان، نمايش بزرگ و تاريخي و بي بديلي را به صحنه آوردند. اين رفتارها، كنش ها و واكنش ها همه به واسطه ي عشق به خداوند متعال شكل گرفته است. امام حسين عليه السلام شخصيت اصلي اين نمايش بزرگ، با نيروي معنوي، ياران مخلص و مؤمن خود را به حركت درآورد و آنان را براي رسيدن به بالاترين مراحل رشد و تعالي آماده ساخت. شخصيت پردازي در عاشوراييان براساس رابطه ي انسان با خداست. عاشورا تمام گفتار و رفتار خود را از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و آيين پاك و مقدس او گرفته و هدف خويش را دفاع از ارزش ها و آرمان هاي اسلام عزيز قرار دادند. آنان تحمل سختي ها و رنج ها را فرصتي مغتنم براي پيوستن به


محبوب دانستند و ضربه هاي شمشير و نيزه نتوانست در اراده خلل ناپذير آنها ذره اي سستي به وجود آورد.

در نهضت عاشورا مي توان در محورهاي زير به گفت و گو و بررسي نشست:

1. انديشه هاي ناب سيدالشهدا و ياران او درباره ي فلسفه ي زندگي انسان در جهان خاكي، جايگاه اصلي انسان و باور او به معاد و بازگشت به سوي خدا، اهداف عالي و والا كه نبرد تن به تن و مبارزه ي عده اي قليل با سپاهي انبوه مبتني به فلسفه نيرومند شهادت و تلاش براي رسيدن به خداوند است. شهامت غير قابل وصف، آمادگي براي هر نوع جانبازي و روحيه ي شهادت طلبي كربلاييان در حقيقت متأثر از جهان بيني نيرومند آنهاست. اين موارد را مي توان به روشني در سخنان پر بار امام حسين عليه السلام و يارانش مشاهده كرد و آن گاه آن ايدئولوژي و فرهنگ را در قالب هاي نو عرضه كرد. ايجاد فضاي روحاني، برگزاري دعا و نيايش ياران اباعبدالله در شب عاشورا، سخنراني اباعبدالله الحسين عليه السلام براي ياران و نيز نيروهاي دشمن و اتمام حجت با آنها و... مي تواند محورهاي مناسبي براي بحث و گفت و گو باشد.

2. در نهضت عاشورا با حضور عنصر «مادر» و نقش او در همه صحنه ها رو به رو هستيم. «مادر» آموزش دهنده ي دفاع از ارزش هاي الهي انساني است. «مادر» در نهضت عاشورا با قدرت روحي متكي بر ايمانش به خداوند متعال، فرزندانش را براي جانبازي در راه حق و حقيقت آماده مي سازد و هنر پيوستن به پروردگار را به آنان مي نماياند و در تمامي صحنه ها به تشويق فرزندان براي حماسه آفريني مي پردازد و هنرمندي خويش را در تحمل رنج ها و سختي هاي ناشي از شهادت فرزندان خود


نشان مي دهد.

نقش تربيتي «مادر» در نهضت عاشورا كامل كننده ي رسالت مردان و جواناني است كه براي رسيدن به اهداف مقدس خويش، تا پاي جان به پيش مي روند، با اين وصف «مادر» در قيام حسيني، نماد عاطفه، توانايي، بزرگي روح، تحمل سختي ها و... است و مي تواند از ديگر محورهاي قابل بررسي باشد. نمونه ي روشن اين حضور را مي توان در زيباترين شكل در وجود حضرت زينب كبري عليهاالسلام و نقش و رسالت بي همانندي كه اين بانوي قهرمان برعهده داشت، به خوبي مشاهده كرد. امام حسين عليه السلام، نقش اصلي نمايش صحنه هاي جاويد عاشورا را برعهده داشت و خواهر بزرگوارش تداوم بخش اين نقش با همه ابعاد و زمينه هايش بود. او توانست با اتكا به ايمان معنوي و اتكال به خداوند بزرگ و با آگاهي كامل، وظيفه ي سرپرستي كاروان اهل بيت امام حسين عليه السلام را همراه با برادرزاده ي ارجمندش - حضرت سجاد عليه السلام - به خوبي ايفا كند. زينب عليهاالسلام، كه اسوه ي همه زنان عالم است، در صحنه ي مبارزه و رويارويي با دشمن، چهره اي شاخص و شكست ناپذير دارد. او ضمن سرپرستي عده اي زن و كودك و نوجوان، از هر فرصتي براي احقاق حق اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و رسوا كردن جباران و ستمكاران استفاه مي كند و اين نقش را به گونه اي هنرمندانه به پايان مي رساند.

3. اگر بخواهيم نقش «فرزند» را در نهضت عاشورا بررسي كنيم، بهترين و بارزترين نمونه اش، فرزند برومند سيدالشهدا عليه السلام، حضرت علي اكبر عليه السلام است. نقش هنرمندانه ي علي اكبر عليه السلام كه تجسمي از پيامبر بزرگوار اسلام است به گونه اي بود كه دوست و دشمن با مشاهده منش و روش او پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم را به ياد مي آورند.


حضور فرزندي چون علي اكبر عليه السلام در كربلا بسيار تأثير گذار است. او آگاهانه، تسليم محض پدر بود و براي هر نوع فداكاري و جانبازي در راه آرمان هاي والا و مقدسش با همه وجود آمادگي داشت و ولايت مطلقه ي او را همچون ديگر پيروان امامت و ولايت با جان و دل پذيرفته بود.

4. در نهضت عاشورا، دختران پاك و مقدسي همچون ام كلثوم و رقيه و سكينه و فاطمه ي صغري نيز نقش آفرين بودند. حضور اينان در غمگنانه ترين لحظه ها، دليل روشن حقانيت امام حسين عليه السلام و قيام مقدسش بود. دختراني كه در دامن هاي پاك پرورش يافته بودند با روحيه اي شگفت انگيز، همه ي رنج ها و سختي ها را تحمل كردند. حضور همين عناصر بود كه از عاشورا در واقع يك «زندگي» آفريد. مدرسه اي شد كه تا قيام قيامت به بشر درس آزادي و آزادگي خواهد آموخت.

5. عنصر كار ساز ديگر در نهضت عاشورا وجود مقدس يك «برادر» است. برادري كه تمام دلبستگي ها، علايق و عواطف خود را براساس ارزش هاي الهي - انساني مي بيند. حضور حضرت عباس عليه السلام به عنوان برادري مهربان، دلسوز و فداكار در كنار سالار شهيدان، حماسه اي ماندگار در تاريخ بشري آفريد. حماسه آفريني ابوالفضل العباس عليه السلام به ويژه در داستان «شريعه فرات» و در آن جا كه به رغم نياز شديد به رفع عطش، به دليل لب تشنه بودن اهل حرم از آشاميدن آب خودداري مي كند، به اوج خود مي رسد. همچنين نداي «اكنون كمرم شكست و اميدم نااميد شد» اباعبدالله الحسين عليه السلام كه نشان اوج عظمت و قداست و بزرگي برادري است كه نقش خود را هنرمندانه به انجام مي رساند، مي تواند از محورهاي جذاب و قابل طرح باشد.

6. حضور زنان و كودكان در نهضت عاشورا و مجموعه رفتارهاي


آنان در تمامي زمينه ها، صحنه هايي از عشق و عاطفه آفريد كه تأثير بسزايي در برانگيختن احساسات همگان به همراه داشت. همچنين حضور اين شخصيت هاي عاطفي، در عين حال نشان قساوت، ستمگري و جنايت پيشگي دشمنان نيز به شمار مي رود؛ چون به همان ميزان كه زنان و كودكان مورد ستم دشمن قرار مي گيرند بر محكوميت يزيديان و حقانيت خاندان عصمت و طهارت نيز افزوده مي شود. نهضت عاشورا توانايي تحريك عواطف بشري را با نقش آفريني و مظلوميت فوق العاده زنان و كودكان دارد.

7. آب در كوير، پر ارزش ترين ماده حيات است. فرات، رود سخاوتمندي است كه در هميشه ي تاريخ به زمين هاي تشنه پيرامونش و انسان هاي نيازمند زندگي بخشيده است. اما همين فرات در عاشورا شاهد قساوت جمعي انسان نما و شيطان صفت بوده است كه شرافتمندترين انسان ها را از نوشيدن آب منع كردند و فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و ياران فداكارش در كنار فرات پر آب با لب هاي تشنه به شهادت مي رسند. علاوه بر نقش محوري، به صورت نماهنگ هم مي توان از اين مسأله ياري جست. در نهضت عاشورا شاهد بيرحمانه ترين رفتارهاي ضد انساني نسبت به حسين بن علي عليهماالسلام، ياران، زنان و كودكان او هستيم، بستن آب فرات نمي تواند اقدام موجوداتي باشد كه تنها نام انسان بر خود نهاده اند.

8. شعار در نهضت عاشورا نقش حساس و تعيين كننده اي دارد. شعارهاي عاشورا مملو از زمينه هاي اعتقادي و مبين جايگاه اجتماعي و فكري رزمندگان است. اين شعارها در نوع خود توانايي تحريك عواطف و تقويت بنيه ي اعتقادي را دارند. بيان شاعرانه و هنرمندانه ي شعارها با قالب هاي جديد قدرت نهضت عاشورا را چند برابر مي كند و براي هميشه


زنده و ماندگار مي ماند. در برنامه هاي مختلف نبايد از شعارهاي سازنده و پرمحتواي عاشورا غفلت كرد.

9. روحيه ي شهادت طلبي در حد اعلا در شخصيت هاي عاشورايي ديده مي شود. پيوند روحي و فكري شخصيت هاي نهضت عاشورا گروه متحدي همچون تن واحد به وجود آورد. همه ي اصحاب كربلا با اتصال به هدايت و رهبري حضرت حسين بن علي عليهماالسلام چنان پيوند مستحكمي ايجاد كردند كه در خطيرترين حادثه ها از هم سبقت مي گرفتند و براي استقبال از مرگ و شهادت مي شتافتند. آنان هدف مشتركي داشتند كه از ايمان به خداي بزرگ و اعتقاد به اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله و سلم نشأت مي گرفت. آنان خود را «فاني في الله» مي دانستند و همه ي تلاششان در راه اطاعت از خدا و عشق به شهادت بود. آنان معتقد بودند كه براي جلب رضاي الهي بايد از همه چيز گذشت. دست ها از تن جدا، سرها قطع، و پيكرهاي مقدس آماج تير و سنان مي شد. اما آنها اين همه را وسيله اي براي رسيدن به ديار قرب مي شمردند و خود را براي پيوستن به حيات طيبه و جاودانه ي بهشت موعود خداوندي آماده مي ساختند. تقويت روحيه ي شهادت طلبي و «حب الله» شاخص اصلي جامعه عاشورايي است كه از عوامل اساسي در پيشبرد جنگ تحميلي و ايستادگي دليرانه رزمندگان اسلام نيز بود. بايد به ارزش هاي والاي عاشورا از جمله ايثار و شهادت طلبي توجه داشت. در غير اين صورت اگر بخواهيم اسلام و ارزش هاي والاي ديني را پلي براي دستيابي به دنياي پست و دون قرار دهيم از مسير اصلي خارج شده ايم!

10. شهادتگاه كربلا گلستاني پر گل است كه گل هاي فراواني در آن وجود دارد. در قانون جهاني، معلولان جنگ نبايد در جنگ ها شركت كنند. مسلم ازدي يك پاي خود را در يكي از جنگ ها از دست داده بود،


با اين حال كوشيد خود را به پيشواي شهيدان برساند و پس از به جا آوردن نماز ظهر به ميدان رفت و جام شهادت نوشيد. اين شهادتگاه كودك شيرخوار، نوجوان، جوان، ميانسال و كهنسالاني دارد كه زندگي و مرگ آنان محورهاي خوبي براي بهره برداري مي تواند باشد.

11. آتش زدن خيمه ها از جنايت هاي سپاه عمر سعد در روز عاشورا است. در اين حال اهل حرم گريان و پا برهنه در دشت پراكنده شدند. امام سجاد عليه السلام در ترسيم آن صحنه فرمودند: به خدا قسم، هر گاه به عمه ها و خواهرانم نگاه مي كنم، اشك در چشمانم مي دود و به ياد فرار آنها در روز عاشورا از خيمه اي به خيمه ي ديگر و از پناهگاهي به پناهگاه ديگر مي افتم. به ياد اين حادثه در مراسم عاشورا در برخي از مناطق رسم است كه خيمه هايي به نشان خيمه هاي اهل بيت برپا مي كنند و ظهر عاشورا به آتش مي كشند تا يادمان ستمي باشد كه بر خاندان رسالت رفت.

همچنين الگوهاي تربيتي و اخلاقي بسيار پسنديده اي را مي توان در اين ميان يافت كه هر كدام از آنها مي تواند با برجسته سازي الگويي مطلوب براي دستيابي به اهداف متعالي جامعه اسلامي باشد. اين الگوها انسان را در پيمودن راه كمال و فضيلت علاقه مند و مصمم مي سازد و پويندگان طريق انسانيت را همتي بلند مي بخشد.