بازگشت

بازگشت به جاهليت


اين عامل از خطرناك ترين عوامل انحراف خواص محسوب مي شود. در صدر اسلام برخي از خواص هنوز سنت هاي جاهلي را ترك نكرده بودند. مبارزه ي پيامبر با اين سنت ها موقتا اين آتش را خاموش كرد. ايشان در خطبه ي حجة الوداع بر ابطال تمام سنت ها و قوانين جاهلي تأكيد كردند، اما عده اي از خواص در يكي دو ماه باقي مانده از حيات آن حضرت نيز با اتكا بر همان سنت هاي جاهلي، برخوردهايي با آن حضرت و دستورهايشان كردند. نپذيرفتن اسامة بن زيد به بهانه ي كمي سن يا اعتراض اعرابي گستاخ و بي شرم به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در انتخاب علي عليه السلام به جانشيني و تقاضاي نزول عذاب ( سئل سائل بعذاب واقع ) [1] و تجمع در سقيفه، متأثر از اين عوامل بود. زيرا آنها براي اثبات حقانيت خود دلايل ديني ارائه نكردند، بلكه فقط استدلال هاي قبيله اي و جاهلي مطرح كردند. پنجاه سال پس از ظهور اسلام و برتري دادن ملاك تقوا و اخوت بر معيارهاي جاهلي، هنوز در انديشه افرادي مانند «اشعث بن قيس» و بسياري از همفكرانش، «نزار» و «مضر» در مقابل يكديگر قرار مي گيرند و در مقابل پيشنهاد امام علي عليه السلام، براي حكميت عبدالله بن عباس


مي گويند: به خدا سوگند، نمي گذاريم دو نفر از قبيله «مضر» براي ما حكميت كنند.


پاورقي

[1] معارج (70) آيه‏ي 1.