بازگشت

نقش خواص در تغيير نگرش افكار عمومي


شناخت افكار عمومي براي گروه هايي چون سياستمداران، هيأت حاكمه و مبلغان بسيار حايز اهميت است؛ چرا كه اطلاع از افكار عمومي مي تواند نشان دهنده ي نوع رفتارهاي مردم يا جامعه باشد. بنابراين، هر گونه تغيير در رفتارهاي جامعه را بايد از طريق رهبري و هدايت افكار عمومي به انجام رساند.

شيوه رويارويي و برخورد مردم با مسايل مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي، در مقايسه با رهبرانشان كمتر جنبه منطقي دارد، چون مردم


درباره ي اين گونه مسايل اطلاعات كافي ندارند و نمي توانند تجزيه و تحليل صحيح و منطقي داشته باشند. از طرفي وجود هيجانات موقت، سرعت زياد احساسات، عدم فرصت براي مطالعه و تفكر پيرامون اعمال خود از مهم ترين مشخصه هاي مردم - دسته پيروان - است.

بعضي از عواملي كه مي تواند به نوعي در تقويت و به كار گيري افكار عمومي مؤثر واقع شوند، عبارتند از:

- رسانه هاي همگاني، مانند راديو، تلويزيون، ويدئو، ماهواره، تلفن، روزنامه، سينما...

- عوامل فرهنگي - اجتماعي، شامل ايدئولوژي ها، ارزش هاي فرهنگي، افكار غالب و...

- نخبگان، شامل نخبگان سياسي، اجتماعي، فرهنگي، مذهبي.

اين عوامل بايد بتوانند جايگاه خود را در بين مردم ارزيابي كنند، تا در صورت وجود نقص و پايين بودن نتيجه ارزيابي و نظر سنجي به رفع مشكل اقدام كنند؛ زيرا در فضاي خيالي و به دور از واقع بيني نمي توان افكار عمومي را هدايت و رهبري كرد.

نوآوري هاي روز افزون در جهان ارتباطات و رسانه هاي گروهي باعث افزايش سطح اطلاعات جوامع شده و گسترش اطلاعات، استعدادهاي مساعد و ممتاز را پرورش داده و ظهور نخبگان را سرعت بخشيده است. آنان با استفاده از وسايل ارتباط جمعي، انديشه ها و افكار خود را در ميان مردم مي گسترند و محيط مناسب و مساعدي براي پذيرش هر چه بيشتر و بهتر دگرگوني ها، فراهم مي آورند.

در جامعه ي اسلامي بايد كوشيد تا مردم را از اعتقادات جاهلانه و خرافي دور نگه داشت و مباني اعتقادي، اصولي و صحيح اسلامي را در آنان


پرورش داد، تا از اين قدرت مردمي بتوان در جهت پيشبرد اهداف اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله و سلم استفاده ي بهينه كرد.

رسيدن به اين هدف جز با برنامه ريزي ها و سياستگذاري هاي كلان و دراز مدت و همه جانبه ي فرهنگي - اجتماعي و با حضور فعال و منطقي رسانه هاي جمعي همچون صدا و سيما و مطبوعات، حاصل نمي شود. نخبگان، برنامه ريزان و سياستگذاران بايد با تمام قوا تلاش كنند؛ زيرا مسؤوليت اساسي در تقويت يا تغيير نگرش ها بر عهده ي آنها نهاده شده است.

پارتو، نخبگان را اين گونه تعريف مي كند:

برگزيدگان كساني هستند كه داراي خصوصيات استثنايي و منحصر به فردند و استعداد و توانايي هاي عالي در زمينه ي كار خود يا در بعضي فعاليت ها دارند.

وي نخبگان را از اعضاي ممتاز جامعه برمي شمارد، يعني افرادي كه بر اثر خصوصيات ممتازشان صاحب قدرت يا شخصيت مي گردند. [1] به نظر پارتو، جامعه از توده ها و نخبگان ساخته شده است و تنها نخبگان مسؤول و سازنده ي تحولاتند. وي مردم را از لحاظ جسمي، اخلاقي و هوشي نابرابر مي داند، و مي گويد:

در هر جامعه و در هر يك از گروه ها و طبقات آن بعضي افراد ازديگران مستعدترند و نخبگان مستعدترين افراد هر گروه و جامعه هستند. [2] .

بنابراين، بايد زمينه ي كژروي و انحراف خواص را مسدود كرد و زمينه ي لازم را براي رشد وتعالي آنها و در نهايت تصحيح افكار عمومي فراهم


آورد. در اين راستا بايد پس از شناخت زمينه ي كژروي ها، با آنها برخورد جدي و سازنده صورت پذيرد.

مهم ترين زمينه هاي كژروي خواص را مي توان در موارد زير جست و جو كرد:


پاورقي

[1] ر ک: زندگاني و انديشه‏ي بزرگان جامعه شناسي، لوئيس کوزر، ترجمه محسن گلدني، ص 515.

[2] درآمدي به جامعه شناسي «تاريخچه جامعه شناسي» دفتر همکاري حوزه و دانشگاه.