بازگشت

عزت


آن كه عزيز است، استوار و شكست ناپذير، و آن كه ترس از رفتن و ميل به ماندن ندارد، سربلند است. حسين عليه السلام كه آموزگار چنين عزتي است، همچون پدر، مرگ با عزت را زندگي مي ديد و زندگي با ذلت را عين مرگ مي دانست.

فالموت في حياتكم مقهورين و الحياة في موتكم قاهرين؛ [1] .

زندگي ذلت بار، مردن و مرگ همراه با پيروزي و سربلندي، زندگي است.

مرگ جوانمردانه و با عزت همچون حيات و زندگي ذلت بار چون مرگ است. نهضت حسيني سرمشقي روشن است براي همه آنان كه درس عزت و سربلندي مي جويند. آن حضرت در اوج حماسه ي خود، آن گاه كه وارد ميدان رزم شد تا آن زمان كه به شهادت رسيد، شعارش اين بود:



الموت خير من ركوب العار

و العار أولي من دخول النار [2] ؛



- مرگ از پذيرش ننگ بهتر، و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است.

حسين عليه السلام مي آموزد كه در برابر غير خدا عزيز و در پيشگاه الهي متواضع باشيد. از اين رو، مرگ را به تسليم باطل شدن ترجيح مي دهد و دشمنان را دعوت مي كند تا در برابر حق تسليم شوند و خود را از آتش برهانند.

حماسه ي حسيني، حماسه ي عزت مؤمنان است. سعادت حقيقتي در


عزت است. مؤمن ارجمند وقتي به حق عمل نمي شود ديدار پروردگارش را خواهان است و مرگ را جز خوشبختي، و زندگي با ستمكاران را مانند اباعبدالله الحسين عليه السلام، جز خواري، فرومايگي و بدبختي نمي بيند:

... فاني لا أري الموت الا سعادة و الحياة مع الظالمين الا برما. [3] .

بدين ترتيب حسين عليه السلام راه و رسم خود را اعلام نمود تا همه آزادگان به او اقتدا كنند و جز در برابر خدا سر فرود نياورند و زير بار ذلت نروند:

هيهات منا الذلة؛

هيهات كه ما زير بار ذلت برويم.


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 51.

[2] مناقب ابن‏شهر آشوب، ج 4، ص 68.

[3] همان جا.