جانبداري از حق
خواص هيچ گاه بي طرف نبوده و نيستند. ويژگي برجسته ي آنها جانبداري پيوسته از حق و باطل گريزي است. مقتضاي ايمان، جانبداري صريح از حق و ستيز با باطل است. امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
ان من حقيقة الايمان أن تؤثر الحق و ان ضرك علي الباطل و ان نفعك [1] .
از حقيقت ايمان آن است كه حق را بر باطل ترجيح دهي، هر چند حق، به زيانت باشد و گرايش به باطل تو را سود رساند.
حضرت علي عليه السلام نيز يكي از ويژگي هاي خواص را وارد نشدن در
باطل و خارج نشدن از مدار حق مي دانند.
و لا يدخل في الباطل و لا يخرج من الحق [2] .
خواص آن جا كه حق را ببيند مي ايستند، حمايت مي كنند و از هيچ مشكلي نمي هراسند. در قاموس خواص بي طرفي معنا ندارد، بي طرفي در برابر حق، همسنگ ستيز با حق است. از ديدگاه قرآن بي تفاوتان و معصيت كاران هر دو به بيراهه مي روند. نمونه ي آشكار آن را مي توان در آزمون بني اسرائيل براي صيد ماهي جست و جو كرد. آن گاه كه به آنها دستور داده شد صيد ماهي را در روز شنبه تعطيل كنند، مخالفت كردند و در كنار دريا حوضچه هايي ترتيب داده، ماهيان را روز شنبه در آن محاصره و روز يكشنبه صيد مي كردند و نافرماني خود را چنين توجيه كردند كه ما روز شنبه صيد نكرده ايم بلكه تنها آنها را در حوضچه ها محاصره كرديم. در اين آزمايش مردم سه دسته شدند:
الف ) گروهي كه اكثريت را تشكيل مي دادند به مخالفت با اين فرمان الهي برخاستند؛
ب ) گروهي كه اقليت كوچكي بودند در برابر گروه اول به وظيفه ي امر به معروف و نهي از منكر قيام كردند؛
ج ) ساكتان و بي طرفان كه نه با گناهكاران همگامي داشتند و نه وظيفه ي نهي از منكر را انجام مي دادند.
قرآن مجيد مي فرمايد: تنها گروه دوم نجات يافتند و دو دسته ديگر مجازات شدند:
فلما نسوا ما ذكروا به انجينا الذين ينهون عن السوء و أخذنا الذين ظلموا
بعذاب بئس بما كانوا يفسقون [3] .
پس هنگامي كه تذكراتي را كه به آنها داده شده بود فراموش كردند، كساني را كه از بدي باز مي داشتند رهايي بخشيديم و آنها را كه ستم كردند به سبب نافرماني شان به عذاب شديدي گرفتار ساختيم.
پاورقي
[1] شوري (42) آيهي14.
[2] نهجالبلاغه، خطبهي 193.
[3] اعراف (7) آيهي 165.