بازگشت

چكيده


آنچه در اين مقاله ، مورد اهتمام نويسنده است ، پاسخ به اين پرسش است كه انگيزه مخالفت امويان و عباسيان با زيارت كربلا چه بوده است ؟

با بررسي تاريخي و ورق زدن صفحه هاي تاريك زندگي خلفاء اموي و عباسي ،پرسش مذكور جواب روشني يافته و بخشي از حقايق مسلّم ، مورد گوشزد و تأكيد واقع مي شود.

در واقع ، عناد با زوّاري كه قصد زيارت كرده و خود را آماده رساندن به محبوب و مطلوب خويش كرده اند، يك عناد شخصي و يا يك اتّفاق سياسي صِرف نبوده است .اين لجاج و عناد، از بدو تولّد شيعه به وجود آمد و همواره سر كمان خويش را به سوي سردمدار تفكّر علوي ـ علي ابن ابيطالب (ع) ـ نشانه رفته است .

شيعيان در دوران دو حكومت اموي و عباسي و قبل از آن ، هرگز نياسوده اند و انواع تهديدها و فشارها، زندگي آنها را تحت فشار قرار داده است . مخالفت با زيارت قبر امام حسين (ع) و حتّي تلاش براي هدم و نابودي بارگاه ملكوتي آن حضرت ، در عداد برنامه هايي بوده كه براي شيعيان در طول تاريخ ترتيب داده اند. زيارت امام حسين (ع) مي توانست در رشد و آگاهي زائرين و تقويت پرسش هايي كه خلفاء از جواب آن همواره امتناع كرده اند بسي مؤثر افتد و امكان بر هم ريختن استوانه هاي حكومت سلطنتي بني اميّه ، بني مروان و بني عباس را فراهم سازد. ولي از آنجا كه شبيه اين پرسش ها، از بدوانعقاد شيعه در تاريخ وجود داشته و مسير حركت خلفاء اين دو حكومت ، خلاف پاسخ هاي درستي است كه مناسب آن پرسمان ها است ، لذا همواره شيعه مورد هجوم سرسخت خلفاء زمان به ويژه از ناحيه امويان و عباسيان بوده است .

حقيقت آن است كه اين دو حكومت ، با شيوه ها و استراتژي مخصوص به خود، باتمام تلاش در محو و امحاء فرهنگ شيعي كوشيده اند. و از آن جهت كه شيعيان را موانع سرسخت تحقّق اهداف و اميال و خوشگذراني ها و عيّاشي هاي خود مي ديده اند به مبارزه با آن پرداخته ، و سعي در سوزاندن ريشه و برگ و ساقه و بنيانش كردند. امّا دست تقدير الهي همراه آنان نبود؛ بلكه اين شعر مصداق پيدا كرد كه :



چراغي را كه ايزد بر فروزد

هر آن كه پف كند ريشش بسوزد



در اينجا سزاوار است از طرح ابتكاري و همه جانبه مجمع جهاني اهل بيت عليهم السلام در فراخواني كه براي بررسي زندگاني امام حسين (ع) برگزار مي شود و اهل قلم و انديشه در موضوعات متنوّع و مختلف ، پيرامون زندگي آقا اباعبدالله الحسين (ع)، به تبيين ابعاد و مسائل مربوط به آن حضرت مي پردازند، كمال تقدير و تشكر را داشته باشم .بديهي است با انجام چنين همايشي ، مي توان از زواياي مختلف به مسأله قيام كربلا نگريست و برگ تازه اي از صفحات زرّين و درخشان زندگي آن حضرت را به رشته تحرير درآورد.