بازگشت

محدوديت امام حسين


«اللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد مماتي ممات محمد و آل محمد»

«يا اباعبدالله اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم الي يوم القيامة ».

امام حسين (ع) در بين ديگر ائمه از يك نوع محوريت خاصي برخوردار است . اگر چه تمام ائمه مسير و هدف واحدي دارند و فرقي بين آنان نيست ، زيرا «ائمة كلهم نورواحد» اما امام حسين (ع) با قيامي كه انجام داد و مصايبي كه در راه خدا براي اعتلاي اسلام متحمل شد، جايگاه ويژه اي دارد.

از آن جايي كه امام حسين (ع) دين نبوي را احيا نمود و با دادن جان ، نگذاشت اسلام از مسير اصلي خود خارج شود، معيار و مناط حق قرار داده شد؛ به نحوي كه مرز بين حق و باطل امام حسين (ع) و تفكر حسيني است ، لذا دشمنان حسين (ع) باطل و دوستان او بر حقند. امام حسين (ع) با نثار و ايثار جان و اولاد خود، ملاك حقانيت سياسي ـ اجتماعي شد، چرا كه صلح و جنگ از امور سياسي يك جامعه محسوب مي گردد.

«اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولي لمن والاكم و عدو لمن عاداكم ؛[يا اباعبدالله]من در صلحم با هر كسي كه با شما در صلح باشد و در جنگم با هركسي كه با شما در جنگ باشد و دوستدار كسي هستم كه دوستدار شما باشد و دشمنم باهر كسي كه با شما دشمن باشد».

در اين فراز از زيارت حضرت ، مناسبت ها و رابطه هاي يك شيعه در چهار بخش مشخص مي شود: صلح ، جنگ ، دوستي و دشمني .

صلح و جنگ مربوط به نوع تناسبات اجتماعي و سياسي است و دوستي و دشمني مربوط به عقيده و باور انسان است . با اين وجود پنج فرع از فروع دين اسلام تكليف و نوع موضع گيري اش مشخص مي گردد. جهاد، امر به معروف ، نهي از منكر، تولي و تبرا. باصلح و جنگ ، دوستي و دشمني كه همگي آنها معيار و ملاكشان صلح و جنگ ، دوستي و دشمني با امام حسين (ع) است ؛ فروع دين داراي ميزان مي گردد. به نوعي مرزبندي عقيدتي ـ سياسي در زندگي شيعه امام حسين (ع) ترسيم مي گردد.