امام با برادرش محمد بن حنفيه
در اللهوف آمده است كه در همان شب كه امام (ع) در صبحگاهش مي خواست از مكه بيرون رود، محمد بن حنفيه خود را به او رسانيد و گفت: اي برادر! تو از نيرنگ و خيانت كوفيان نسبت به پدر و برادرت كاملا آگاهي، و من از آن مي ترسم كه حال تو چون سرانجام گذشتگانمان باشد! اگر صلاح مي داني همين جا بمان كه تو در مكه از هر كس ديگر گراميتر، و از هر پيشامد ناگواري هم محفوظ خواهي بود.
امام در پاسخ برادر فرمود: برادر عزيز! از آن مي ترسم كه يزيد بن معاويه مرا در حرم خدا ترور كند و من باعث شده باشم كه احترام خانه خدا از ميان برود.... [1] .
پاورقي
[1] اللهوف، ص 24 - 25.