بازگشت

ماتم داري در مقياسي وسيع


ابوريحان بيروني يادآور مي شود ملت اسلام همواره عاشورا را بزرگ مي دانستند و اين روز برايشان خجسته بود تا آنكه قتل امام حسين عليه السلام در اين زمان روي داد و از اين تاريخ مسلمانان، عاشورا را روزي شوم و منفور دانستند، ولي بني اميه در اين روز لباس نو بر تن كردند، زيب و زيور نمودند و آن را عيد گرفتند. شيعيان در روز عاشورا از راه تأسف و ماتم سرايي نسبت به شهادت سيد شهيدان در شهرهاي اسلامي گريه و نوحه سرايي مي كنند و تربت مسعود حسيني را در كربلا، در اين روز، زيارت مي نمايند. [1] اين گزارش از رسمي شدن مراسم سوگواري در مناطق شيعه نشين، حكايت دارد. اما به گفته برخي مورخان، آل بويه نخستين كساني بودند كه دامنه سوگواري بر شهيدان كربلا را گسترش دادند و مجالس عزا براي امام حسين عليه السلام و يارانش را كه به صورت خصوصي در خانه ها و احياناً در محافلي غير علني برگزار مي گرديد، به سوگواري در بازارها و معابر عمومي به طور آشكار و همراه با جوش و خروش مبدل ساختند.

موافق نوشته ذهبي و برخي تاريخ نگاران ديگر، در سال 352 هجري احمدمعزالدوله ديلمي، عزاداري رسمي عاشورا را در بغداد متداول ساخت. وي امر نمود در دهه اول ماه محرم بايد مردم تمامي بازارها و محل كسب و كار را بسته، لباس عزا بپوشند و به تعزيه سيدالشهدا بپردازند. [2] بعد از آن در سال هاي ديگر تا هنگام انقراض دولت ديالمه شيعيان در دهه اول محرم الحرام در شهرهاي شيعه نشين يا مناطقي كه اكثريت با شيعيان بود رسم سوگواري بجاي مي آوردند و در بغداد اين سنّت تا اوايل حكمراني سلجوقيان برقرار بود. حاج شيخ عباس قمي ضمن اشاره به اين نكته مي افزايد: علماي اهل سنّت با چنين فرماني مخالفت كردند، ولي چنين تخلفي مؤثر واقع نگرديد و معزالدوله ديلمي در عملي ساختن منظور خود مبني بر رسمي ساختن مراسم عاشورا، پيروز گرديد. [3] .

ادوارد براون در تاريخ ادبيات خود به نقل از تاريخ ابن كثير شامي اين نكته را مورد تأييد قرار داده و اضافه مي كند: احمد بن ابوالفتح در كتاب احسن القصص نوشته كه عزاداري در سال 963 م. در بغداد توسط معزالدوله بويه اجرا شده است. مقريزي هم در كتاب الخطط خود مي نويسد: در سال 363 هجري المعزالدين لله فاطمي، از حكمرانان فاطميان در مصر، سوگواري روز عاشورا را در قلمرو دولت خويش كه مصر و سودان و توابع آنها بود، مرسوم ساخت.

صاحب بن عباد وزير دانشمند و مرثيه سراي آل بويه كه اشتياق ويژه اي در تبليغ و ترويج سوگواري براي امام حسين عليه السلام داشت، چكامه هايي چند در منقبت آن امام تصنيف كرد كه در ايام عزاداري عاشورا جهت تشويق سوگواران خوانده شد. در يكي از اين مرثيه ها آمده است:

خون دوستان محمّدصلي الله عليه وآله جاري است. اشك هايمان آكنده از درد است. لعن و ننگ بر دشمنان گذشته و آينده باد. سينه بسوزانيد از آنچه كه بر كودكان كربلا گذشته است. فرشتگان آسمان بر شهادت شهيدان كربلا شيون كردند. پس تو بايد چندي سرشك را از ديدگان خويش جاري نمايي، زيرا پس از واقعه عاشورا، خنده و شادي حرام است. [4] .

بنا به نوشته ابوبكر خوارزمي، در مقتل خود، صاحب بن عباد در عموميت بخشيدن تعزيه و مرثيه سرايي تلاش زيادي نمود و ارزش سوگواري براي امام حسين عليه السلام را فزوني بخشيد. ابن عميد از بزرگان و نامداران قرن چهارم هجري قمري، وزير ركن الدوله ديلمي، نيز در ترويج و اقامه عزاي حسين نقش فعال و تأثيرگذاري را بر عهده داشت. در برخي منابع آمده است كه ديليميان شيعه مذهب، مظالم بني اميه و حوادث جانگداز كربلا را به صورت شبيه خواني مجسم مي نمودند، اما اين نمايش ها صامت بود و افراد نمايش با لباس مناسب سوار و پياده در صحنه حضور مي يافتند. [5] .


پاورقي

[1] آثار الباقيه عن القرون الخاليه، ابوريحان بيروني، ترجمه اکبر داناسرشت، ص 524 - 525.

[2] المنتظم، ج 7، ص 15؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابي‏الحديد، ج 7، ص 49؛ حبيب السير، خواندير، ج 2، ص 154.

[3] الکني والالقاب، شيخ عباس قمي، ج 2، ص 430.

[4] ر.ک: مقتل ابوبکر خوارزمي.

[5] فصلنامه هنر، ش 2، زمستان61، بهار62، ص 159.