از (گرته برداري) دور باشيم
(گـرتـه بـرداري) يـعني تقليد نادرست و مو به مو از زبان ديگر، خواه در حوزه واژگان و اصطلاح ها و خواه در قلمرو ساختار و دستور زبان. (6 ـ 27) گرته برداري سبب مي شود كه رفـتـه رفـتـه يـك زبـان هـويـّت و اصـالت خـويـش را از دسـت بـدهـد، پـيـونـدش را بـا مـتـون اصـيـل و كـهـن خـويش قطع نمايد، و سرانجام به مجموعه اي از الگوهاي بيگانه و بي هويّت تـبـديـل گـردد. نويسنده آگاه بايد جدّاً از گرته برداري پرهيز كند و تنها الگوهايي را از زبان بيگانه به زبان خودي وارد كند كه با آن سازگار باشند و در اين ميان نيز جانب امساك و احـتـيـاط را كـامـلاً نـگـه دارد. اكـنـون به نمونه هايي از گرته برداري هاي برداشت شده از زبان انگليسي عنايت نماييد:
دوش گرفتن shower a take to
كسي را فهميدن one understand to
يك لطفي كردن favor a do to
به خواب رفتن sleep to go to
تاكسي گرفتن taxi a catch to
نقطه ضعف point weak
نقطه نظر point view
احساسِ عميقsense deep