بازگشت

پناه بي پناهان


شيخ علي اكبر نهاوندي از شيخ محمود عراقي چنين نقل كرده است:

«يكي از خادمان حرم مطهر حضرت سيدالشهدا عليه السلام مي گويد: شبي نوبت كشيك دادن من بود. مردم رفتند و درها را بسته و قفل كرديم. خادمان همگي خوابيدند و شب از نيمه گذشته بود كه ديدم دو نفر از باب زينبيه داخل صحن شدند و بالاي سر قبر ميتي آمدند كه روز گذشته به خاك سپرده شده بود. قبر را شكافته و ميت را بيرون آوردند، و هر چه آن ميت به آنها التماس و استغاثه كرد فايده اي نداشت تا هنگامي كه خواستند او را ببرند رو به طرف قبر مطهر كرده عرض كرد: «أهكَذا يُفْعَلُ بِجارِك يا اباعبدالله اي اباعبدالله، آيا رواست به كسي كه به


شما پناهنده شده، چنين رفتاري شود»؟

ناگهان صدايي از حرم مطهر شنيدم، كه از هيبت آن ديوارها و قنديلها به لرزه در آمد و فرمود: رُدّوه، رُدّوه، او را برگردانيد، او را برگردانيد.

آن دو نفر به عجله جنازه را به جاي خود برگردانده و رفتند. صبح روز بعد كنار آن قبر آمدم و ديدم اثر شكافتن و تغيير در آن ظاهر است» [1] .


پاورقي

[1] با تصرف از خزينة الجواهر: ص 562، به نقل از دارالسلام عراقي .