بازگشت

احياگري و تصوير شناختاري ايمان


بر مبناي هر يك از دو تصوير عمده از ايمان ديني، احياگري تعريف و بينش خاصي مي يابد. بر مبناي تصوير شناختاري ايمان، وحي در درجه اول عقل آدمي را مورد خطاب قرار داده، بروي مجموعه اي از معارف ارائه مي دهد. طلب ايمان از مخاطب به معناي طلب شناخت و تصديق اين معارف است. مؤمن اين معارف را تصديق، و كافر آنها را انكار و تكذيب مي كند. معارف ديني در معرض آفتهاي متعددي است. از جمله: نفوذ معارف غير ديني در آنها (آفت التقاط)، مهم شدن معارف فرعي تر و كم اهميت گشتن معارف اصلي، فهمهاي ناصواب از مفاهيم ديني (آفت كج فهمي).

احياگري كه مبناي وي در ايمان ديني، تصوير شناختاري است به جنبه ي نظري دين

نظر دارد. احياي دين از نظر وي احياي علوم ديني و يا به طور كلي احياي انديشه ي ديني است با روشهاي مختلف پيرايش، آرايش و بازسازي انديشه ي ديني (برحسب سه نوع آفت در انديشه هاي ديني كه ذكر شد). احياگري به اين معنا به تعيين متعلقات ايمان و اصل و فرع كردن آنها منوط است؛ به همين جهت است كه متكلمان سعي كرده اند معارفي را كه متعلق به ايمان ديني هستند، نظام دهند. محور اين نظام اصول معارف ديني است كه متعلق ايمان ديني، و نبودن آنها به معناي خروج از ايمان و ورود به كفر است. معتزله در نظام معرفتي خويش پنج اصل را متعلق ايمان ديني مي دانند: توحيد، عدل، نبوت، امر به معروف و نهي از منكر، وعد و وعيد. [1] خواجه توسي اصول عقايد شيعه را بر سه قسم دانسته است: توحيد و عدل، نبوت و امامت. [2] غزالي در نظريه احياي علوم دين به اخلاق ديني اصالت مي دهد و اقبال لاهوري بر بازسازي انديشه ي ديني تأكيد مي كند.


پاورقي

[1] قاضي عبدالجبار معتزلي. شرح اصول خمسه، قاهره، مصر، 1384 ق ص 122 و 123.

[2] خواجه طوسي. قواعد العقايد، ص 105.